یادداشت‌های شخصی بنده

یادداشت‌های شخصی بنده

یک طلبه
که دانشگاه هم رفته
اهل مطالعات علوم اجتماعی
مشتاق شنیدن و دیدن نقد شما
**********
«توضیحات در بخش "درباره‌ی بنده"»

۱. مکنت خانوادگی

۲. استفاده از بزرگ‌ترین اساتید زمان


این دو مساله موجب‌شد که ملاصدرا بتواند در بزرگ‌ترین مراکز علمی زمان حاضر شود و با مشهورترین و متنفذترین عالمان  عصر ارتباط داشته‌باشد و به گنجینه‌ی علمی پیشینیان دسترسی یابد.

 

درآمدی بر نظام حکمت صدرایی،عبدالرّسول عبودیت، ج۱، ص ۲۹ و ۳۰

  • Oceanus

 

 

 

نام کتاب: ما و تاریخ فلسفه اسلامی

 

نویسنده: رضا داوری اردکانی

 

ناشر: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

 

 

 

نظری در رد یا تایید نویسنده ندارم.

 

 

نکته مثبت کتاب: 

  • بیان زیبای پیوستگی اندیشه‌ی فلسفی در شرق جهان اسلام
  • بیان نکاتی جدید راجع به برخی از فیلسوفان مسلمان که یک طلبه یا دانشجوی فلسفه، بعید است خودش به راحتی و در مدّت کم بتواند آن‌ها را کسب کند.

 

نکته‌ی منفی کتاب:

  • ظاهرا در اوایل کتاب، نویسنده در بیان مقصود خود کمی الکن است، تا چند فصل، این حس با من وجود داشت که نویسنده مطلبی را می‌خواسته بگوید ولی نگفته‌است.
  • برای کسانی که فلسفه نخوانده‌اند، سنگین است.

 

در مجموع به کسانی که در اوایل راه فلسفه‌خوانی هستند، حتما توصیه می‌کنم که این کتاب را بخوانند.

  • Oceanus

آیا میدانستید در عصر صفوی و قاجار، معتادان را قبل از سحر، با بانگ "چای است و تریاک"* هوشیار می کردند تا آخرین استعمال را داشته باشند!!!

 

 

آیا می دانستید معتادین، برای اینکه در طول روز، مشکلی نداشته باشند، در هنگام سحر، تریاک را به صورت شیاف استعمال می کردند تا در طول روز مشکلی نداشته باشند؟!

 

 

 

منبع: کتاب دین زیسته و زندگی روزانه، ابراهیم موسی پور بشلی

 

* یا عبارت:  آب است و تریاک

  • Oceanus

 

بسیاری از عناصر فرهنگی که ما امروزه آن‌ها نقد می‌کنیم،پس‌زمینه‌های فرهنگی خاص دارند. برای مثال، بسیاری از زنان جوان، با آرایش‌های غلیظی در مجالس دینی حاضر می‌شوند و دائم در حال صحبت هستند و به واعظ و خطیب گوش نمی‌دهند، و هرچه صاحبان و بانیان مجلس، آن‌ها را به سکوت دعوت می‌کنند، اثری ندارد. امّا به این مسأله دقت نمی‌شود که چرا زن‌ها چنین می‌کنند؟! زن‌ها به دلیل حضور اجتماعی کمتر، نسبت به مردان، این فرصت‌ها را برای حضور و فعالیت اجتماعی غنیمت می‌شمارند و نمی‌توانند ساکت بنشینند.[1] یعنی آنها آمده‌اند که خودنمایی کنند و تمام هدفشان خودنمایی است و اگر قرارباشد که چنین کاری نکنند، به احتمال بالا اصلا در این مجالس شرکت نمی‌کنند.

 

 

نتیجه: تا موقعی که برای زنان مسلمان، زمینه‌ی حضور و فعالیت اجتماعی مناسب فراهم نشود، نقدهای ما راه به جایی نخواهد برد و نباید منتظر تغییر مثبتی باشیم.

 

 

 

[1] رک: دین زیسته و زندگی روزانه، ابراهیم موسی‌پور بشلی،پژوهشکده تاریخ اسلام، فصل دوم: خانه و خانواده

 

 

 

  • Oceanus

 

یکی از نکات مهم در نقد و رد عناصر سبک زندگی، توجّه به پس‌زمینه‌های فرهنگی آن عناصر است.

 

 

یکی از نمونه‌های عدم توجّه به این پس‌زمینه‌ها، نقد برده‌داری در اسلام است. برای مثال وقتی می‌خواهند زندگی یک برده را مجسم کنند، یک دختر یا پسرِ امروزی را در شرایط زندگی یک برده در هزارسال پیش تجسّم می‌کنند و به بیان درد و رنج‌های آن برده می‌پردازند، در حالی که این کار اشتباه است. در زمان‌های گذشته، نه تنها برده‌ها بلکه انسان‌های آزاد هم سطح توقّعشان از مردم عصرحاضر کمتر بوده‌است.

 

 

برای مثال، آن موقع یک برده چه می‌خواست؟ جا میخواست که ارباب به او می‌داد، غذا می‌خواست که ارباب به او می‌داد، همسر می‌خواست که ارباب، کنیزی را به همسری او درمی‌آورد. دیگر چه می‌خواست؟

 

 

در زمان‌های گذشته، تنوّع غذایی عصرحاضر و تنوّع پوشاک فعلی وجود نداشت، دانشگاه رفتن اصلا مطرح نبود، وسایل حمل و نقل ساده بود و بسیاری از مسافرت‌ها امکان نداشت. اگر اینها را به جمعیت بالای خانواده‌ها اضافه کنید، متوجّه می‌شوید که زندگی مردم عادی با زندگی برده‌ها خیلی تفاوتی نداشت و برده‌داری، یک مسأله‌ی حاد اجتماعی نبود.[1]

 

 

 
 

[1] برای مطالعه راجع به ساختار خانواده در زمان‌های قدیم، تقریبا به تمام کتاب‌های جامعه‌شناسی خانواده می‌توانید رجوع کنید.

 

 

 

 

 

 

  • Oceanus

هفت موج اصلاحات

نوشته‌ی حمید پارسانیا

 

 

خیلی وقت بود که یک کتاب عالی و باحال نخونده‌بودم.

اصلا نمی‌‎تونستم سرجام بشینم.

تمام تعاریفی که راجع به کتاب و نویسنده‌ش شنیده بودم رو حق یافتم!

 

خلاصه کتاب:

این کتاب به بررسی هفت نظریه برای اصلاح رابطه‌ی بین مردم و حکومت می‌پردازه. ( از قاجار تا زمان حال)

 

نظریه اوّل: عدالتخانه

نظریه عدالت‌خانه که علمای شیعه هم پیگیرش بودن و شکست خورد و یک تحلیل قشنگ راجع به عملکرد علمای مخالف سیاست در آن عصر و بعد از آن.

 

نظریه دوم: سکولاریزاسیون

بررسی نظریه‌ی غربزده‌های دوران قاجار و علل شکست آنها و ...

 

نظریه سوم: نظریه پردازان رادیکال

بررسی مارکسیسم  و کوشش‌ها ناکام آنها

 

نظریه چهارم: ولایت فقیه

همون نظریه ولایت فقه خودمون! + زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی و ...

 

نظریه پنجم: رهبری کاریزماتیک

بررسی نظریه‌ی مذهبی‌های غربزده!

همون نظریه ماکس وبر هستش!

 

این فصل از کتاب برای من غوغا بود!

ماکس وبر رو تازه اینجا شناختم. اینجا فهمیدم که چرا وبر، از سه کنش و چهار اقتدار صحبت میکنه!

 

 

نظریه‌ی ششم: بسیج توده‌ای و جامعه‌ی مدنی

از اینجا به بعد نقد و بررسی گفتمان همین اصلاح‌طلب‌های خودمونه!

 

نظریه ششم: هفتمین گفتمان

ترکیب نظریه ششم، با فضای پست مدرنیستی هستش.

در این بیان میشه که غرب با شکّاکیت به بقیه حمله میکنه تا ایدئولوژی خودش رو حاکم بکنه.

 

 

اگر در مجموع بخوام فقط یک نکته از این کتاب بگم، اینه:

اصلاح‌طلب‌های ایران، هیچگاه موفق نخواهند بود، چون نظریات اصلاح‌طلبانهی غربی، در فضای اجتماعی غرب کارآمد هستند و فضای ایران، با اصلاحات به شکل فضای غربی درنمی‌آید، بلکه نیاز به تغییرات ساختاری و اساسی است.

 

یعنی بالاخره یا اصلاح‌طلبان در انقلاب هضم می‌شوند یا دروغگویی آنان آشکار خواهد‌شد و جامعه‌ی ایران، با آنان مقابله خواهد‌کرد.

 

این خلاصه‌ی آخر، واضح بود؟!

 

  • Oceanus

1. صف اوّل: 

برای پیگیری کارهای مسکن مهرِ یکی از اقوام، رفته بودم شرکت عمران پرند. غلغله ای بود. برای پرسیدن یک سوال هم باید تو صف می ایستادم!!!

ملّت همینجور به روحانی فحش و بد و بیرا میگفتن!

فقط یکی از روحانی دفاع کرد. اونم برگشت گفت که روحانی خودش بازیچه ست!  :)

 

بگذریم، تا حالا این همه فحش گروهی به روحانی رو، یکجا ندیده بودم.

 

 

2. صف دوم:

در بلوار امین، بعد از سه راه سالاریه به سمت میدان ارتش، ترافیک شده بود. علّت را نمی دانستم.

بعد از اینکه کم کم جلو رفتیم، دیدم که ایستگاه صلواتی برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) چایی می دهد. خیلی ناراحت شدم که برای یک ثواب، این همه حق الناس مرتکب می شوند!

امّا نکته‌ی مهم‌تر، چیز دیگری است. تقریبا همه‌ی ماشین هایی که کنارخیابان برای خوردن چایی، آن هم به صورتی دوبل و کجکی توقّف کرده بودند، مدل بالا و شاسی بلند بودند!!!

 

3- صف سوم:

داشتم میرفتم فروشگاه جانبازنِ پردیسان برای خرید(البته نه مرغ، بلکه چیزهای دیگه)، دیدم ملّت برای مرغ صف کشدن! بینشون چندتا طلبه‌ی ملبّس هم دیدم.

صبح بود و خیابان خلوت بود. از فاصله‌ی ده بیست متری، اونا رو با انگشت به خانومم نشون دادم و گفتم : اینا رووووووو!

چندتاشون برگشتن منو نگاه کردن!

خانومم گفت، نزن این حرفارو، یه روز خودت هم دچار میشی!!!

گفتم: اونا رو بی خاطر بی پولی شماتت نمی کنم، بلکه به خاطر این آبروریزی تحقیر میکنم. ( حالا چرا اینو گفتم، تا آخرصبر کنید.)

بماند که اینا بی پول هم نیستن، چون وقتی از صف میان بیرون، می بینی دست هرکدومشون کلّی مرغ و گوشته!

خداشاهده، اون موقع که هنوز گوشت و مرغ گرون نشده بود و با عزّت می رفتیم مغازه، ماها توان خرید چنین حجمی از گوشت و مرغ رو نداشتیم، که الآن بخوایم بیایم با همون قیمت و بلکه بالاتر ، امّا با ذلّت بخریم. ( یعنی اصلا عزّت و ذلّتش مهم نیست، ماها اصلا نمی تونیم چنین حجمی از گوشت و مرغ رو بخریم.)

 

 

 

 

جمع بندی: 

از عدم اعتراض مردم در صف مرغ و همچنین این همجه‌ی بی دلیل به مرغ یارانه ای ( که تفاوت محسوسی با قیمت آزاد نداره) ، همچنین از حجم خرید مردم و مقایسه ی اون با صف های دیگه، این فرضیه در ذهن ایجاد شد که این قحطی زده ها، به هیچ وجه فقیر نیستند، بلکه اکثرشون پولدار هستند. پولدارهای گدا گشنه! دله! حریص  و ....

 

شواهد:

تو این ایّام به چندتا طلبه و غیرطلبه صحبت کردم، دیدم اونا هم وضع مشابهی دارند، یعنی :

1- اصلا نرفتن از این اجناس یارانه ای بخرن!

2- توان خرید چنین حجمی از گوشت و مرغ رو ندارند.

3- عزّتشون بهشون اجازه نمیده که به خاطر این چیزا، خودشون رو به آب و آتش بزنند.

 

----------------------------

پ.ن1: این تازه جای خوب قضیه ست. برای مثال شهریه‌ای که من از حوزه می گیرم و رفقایی که مثل من هستند، حدودا یک میلیون و دویست سیصد هزارتومنه ( که حالا شخص من، با پول های غیراز شهریه، تا دوبرابر هم درآمد دارم، مستاجر هم نیستم، ماشین شخصی هم دارم. ) این جای خوب قضیه ست. امّا طلبه هایی رو سراغ دارم که شهریه شون هفتصد هزارتومنه! این بیچاره ها نهایتا پول اجاره خونه میتونن بدن و نان خالی! به نظر شما، چنین کسانی رو میشه در صف مرغ و گوشت دید؟!

 

پ.ن2:  بماند ک فقر، بیشتر از اینکه یک واقعیت عینی باشد، یک احساس درونی است. برای مثال، خیلی از طلبه ها، با این شهریه ی کم احساس رضایت بالایی از زندگی دارند،  امّا کسانی رو میشناسم که با حقوق های چند میلیونی، احساس فقر می کنند. برای مثال، یکی از رفقام، رفته بود کفشِ 700 هزارتومنی خریده بود، بعد احساس فقر میکرد که چرا نتونسته کفش 3 میلیون بخره!!!!! (جالب اینه که طرف میره سبد کالا هم میگیره!)

اون وقت ما با کفش 20  و 40 هزارتومنی خوشیم!

  • Oceanus

کتاب "تکوین و تکوّن هویت ملی ایرانیان" 

نوشته دکتر موسی نجفی

کوتاه و کم حجم، حدودا 75 صفحه

 

این کتاب کرسی نظریه پردازی دکتر موسی نجفی است.

 

اجمالا نظریه های موجود درباره‌ی هویت ملی ایرانیان رو مطرح می کنند که برای کسی که دنبال آشنایی اجمالی هستش خوبه.

 

بعدش هم نظریه‌ی خودشون رو ارائه میدن که اجمالا قشنگه امّا متقن نیست. به نظرم تو کتاب قبلی که از ایشون معرفی کردم، پخته‌تر میشه.

 

 

در پایان هم نقد داوران و ناقدان و دفاع ایشون بیان میشه + دوتا ضمیمه.

 

داوران و ناقدان هم خفن بودن:

دکتر کچویان

دکتر نجف لک‌زایی

دکتر پارسانیا

....

  • Oceanus
 
کتاب "هویت ما"
نوشته حسین کچویان
با مقدمه دکتر احمد رهدار
خیلی کوتاه، و مختصر حدودا 150 صفحه
 
 
امّا اهمّ مطالب از دیدگاه بنده:
 
1. تبیین نزاع تمدّنی اصلی:
 
اگر کتاب هانتینگتون رو خونده باشید، می فهمید که ایشون با هانتینگتون مخالفه.
 
ایشون وجود تمدّن های مختلف رو قبول می کنه، امّا میگ دعوای اصلی بین اسلام و غرب هستش.
 
امّا هانتیگتون میگه نه، بین تمدّن‌های مختلفه.
بنده خودم با آقای کچویان موافقم. تبیین فلسفی هم دارم. کسی خواست، در خدمتم.
 
2. نقد و بررسی جلال آل احمد
 
3. نقد و بررسی دکتر شریعتی
 
در مورد دوم و سوم، روش نقد جالبی دارند.
 
4. بررسی ترورهای اوّل انقلاب و ضررها و آسیب‌های آن.
 
 
 
 
در مجموع فصل اوّل کتاب برای من مهم‌تر بود. چندتا بعدی قشنگ بود. فصل‌های آخر رو هم قبلا تو کتاب‌ دیگه‌ی ایشون دیده بودم.
 
اگر با ماهیت معمایی ایران مواجه شده‌اید و دنبال کسب اطلاعات بیشتری هستید، حتما این کتاب و یه کتاب دیگه از ایشون که فکر کنم اسمش "ماهیت معمایی ایران"  بود رو مطالعه کنید.
  • Oceanus

کتاب "ساحت معنوی هویّت ملّی ایرانیان" نوشته دکتر موسی نجفی

 
یک کتاب کوتاه، تقریبا صد صفحه
 
مطالب مفید زیاد
 
مطالبی که برای من چشمگیر بود:
 
1. بحثی کوتاه امّا پرمغز، پیرامون تاریخ تمدّنی ایران و هویّت ایرانی، از پیش از اسلام تا (به نظرم) انقلاب اسلامی ایران
 
2. بحث راجع مفهوم ملّیت، که برام خیلی جالب بود. ملّت هم معنای سکولار دارد و هم معنای دینی
  • Oceanus