علت حذف طلبه‌ها از آزمون دبیری!

 

 

طبق آخرین خبرها، طلبه‌ها رو از شرکت در آزمون دبیری (مقطع متوسطه) حذف کردند. طلبه‌ها فقط می‌توانند در آزمون معلمی ابتدایی و استثنایی شرکت کنند.

 

اما عجایب ماجرا:

۱. طلبه‌ها چه تخصصی در آموزش ابتدایی و استثنایی دارند؟

 

۲. برای دبیری دینی و عربی واقعا چه کسی بهتر از طلبه‌ها؟!

 

۳. از همه عجیب‌تر، اون چه دین مزخرفیه که طلبه‌ها بلد نیستند آموزش بدهند ولی دانشجویان می‌توانند؟!

 

قشنگ معلومه که یک توطئه در کار است. اما علت چیست؟

بنده سه تا حدس با توجه به بازه زمانی دارم:

۱. جریان غربگرا در کوتاه مدت نیازمند نیرو برای آشوب‌های خیابانی است که می‌تواند این نیرو را از مدارس متوسطه تامین کند و حضور طلاب تا حدودی مانع این کار است.

 

۲. در میان مدت، دانش آموزان متوسطه به سن قانون و رای دادن می‌رسند و باید آن‌ها را از روحانیت که طرفدار اسلام و انقلاب است دور کرد.

 

۳. در بلند مدت، به دنبال حذف تمامی نمادهای اسلام و انقلاب از مدارس است و این تازه از نتایج سحر است.

زن زندگی انقراض!

زن زندگی، انقراض!

 

 

معادله خیلی ساده است:

 

زنان مذهبی، تشکیل خانواده می‌دهند و صاحب فرزند می‌شوند و در این شرایط احتمالاً بیش از میانگین هم صاحب فرزند می‌شوند.

 

 

زنان ولنگار یا بی دین هم یا اصلا ازدواج نمی‌کنند، یا اگر ازدواج کنند طلاق می‌گیرند یا اگر‌ طلاق هم نگیرند، نهایتا یک بچه می‌آورند.

 

 

نتیجه: 

جریان بی‌دین و ولنگار، هرچقدر هم که پول و قدرت و رسانه داشته باشد، به دلیل باروری‌ پایین، همیشه در خطر انقراض است.

این‌ها هر چقدر هم که تلاش کنند، به دلیل تفاوت در نرخ باروری، نمی‌توانند حریف جریان مذهبی شوند.

ابعاد حرمت تماشای تلویزیون!

حرمت تماشای تلویزیون

 

قدیما تماشای تلویزیون نوعی وقت تلف کردن محسوب می‌شد اما عملکرد چندسال اخیر صدا و سیما باعث شده که از چندین جهت، تماشای تلویزیون حرام محسوب شود:

 

۱. ترویج موسیقی: 

هرچه به زمان حال نزدیک‌تر می‌شویم، عادی سازی موسیقی و آلات موسیقی در صدا و سیما بیشتر می‌شود، در این حالی که این کار حرام است.

تماشای این برنامه‌ها هم اگر موجب عادی سازی شود حرام است. مثلا اگر در منزل شما برنامه‌ای تماشا کنید که موجب عادی سازی موسیقی برای فرزندان شما شود، در حال انجام فعل حرام هستید.

 

۲. ترویج رقص:

همانند موسیقی، ترویج و عادی سازی رقص در برنامه‌های تلویزیونی زیاد شده است.

 

۳. پخش تصاویر محرک جنسی پنهان:

بعضیا فکر می‌کنند فیلم و تصویر جنسی، یعنی فیلم و تصویری که چند نفر در اون برهنه باشند و یا در حال انجام رابطه‌ی جنسی باشند. اما امروزه تکنیک‌های بیشتری در پخش محتوای جنسی وجود دارد به گونه‌ای که پنهان است اما چه بسا اثر جنسی بیشتری هم بر مخاطب بگذارد. مثل لباس‌های بسیار چسبان یا نیمه برهنه.

صدا و سیما در هر دو مورد، معیارهای خود را کاهش داده است. در بحث اصل پوشش، قبلا حد پوشش بیشتری را در نظر می‌گرفت و در بحث لباس‌های چسبان یا آرایش‌های غلیظ، کیفیت فیلم یا تصویر را کاهش می‌داد که ظاهراً دیگر این کار را نمی‌کنند یا کمتر این کار را می‌کنند.

 

این‌ها حتی برگشتند و برخی از فیلم‌های قدیمی را نیز مجددا سانسور کردند و قسمت‌هایی که قبلاً پخش نمی‌شد را اضافه کردند. مثلا چند وقت پیش دیدم که در تیتراژ کارتون بابالنگ دراز، صحنه‌هایی از حضور برهنه‌ی جودی ابوت در وان پر از کف را پخش کردند. به نسخه‌ی قدیمی صدا و سیما در یکی از سایت‌ها مراجعه کردم و دیدم چنین صحنه‌ای وجود ندارد.

 

۴. ترویج افکار غلط:

حداقل در برخی مباحث کارشناسی، صدا و سیما اصلا به دین کاری ندارد. مثلا در بحث اهدای عضو، نظر مقام معظم رهبری، حرمت اهدای اعضای حیاتی است اما این‌ها کلا تبلیغ می‌کنند.

 

 

۵. تمسخر و اهانت به احکام دین:

باب جدیدی که به نظرم اخیرا باز شد، در سریال پایتخت بود. در این سریال، بحث حجاب و رابطه با نامحرم مورد تمسخر و اهانت قرار گرفت.

لازمه‌ی نهی از منکر قلبی این است که این برنامه‌ها تماشا نشود و الا طبق آیه‌ی قرآن، نشانه‌ی نوعی نفاق است:

«و خداوند (این حکم را) در قرآن بر شما نازل کرده که هر گاه بشنوید افرادى آیات خدا را انکار و استهزا مى‌کنند، با آنها ننشینید تا به سخن دیگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهید بود. خداوند، منافقان و کافران را همگى در دوزخ جمع مى‌کند» آیه ۱۴۰ سوره نساء. ترجمه مکارم

 

 

۶. تضعیف روحیه‌ی انقلابی مردم:

 

وقتی افراد ضد انقلاب، با وجود موضع گیری علیه انقلاب، در صداوسیما رشد می‌کنند و ارتقا پیدا می‌کنند، دو نتیجه ممکن می‌شود:

یا مردم انقلابی از مسئولان ناامید و دلسرد می‌شوند.

یا به این چیزها عادت می‌کنند و روحیه‌ی انقلابی خود را از دست می‌دهند.

 

 

 

منظور از این مطلب، این نبود که کلا تلویزیون نگاه نکنید. ما خودمون هم کمی نگاه می‌کنیم. منظور این بود که به تلویزیون اعتماد نکنید و با دقت بالا، برنامه‌های مفید را گزینش کنید.

سهل انگاری می‌تواند شما را در دام فعل حرام بیاندازد.

ادامه براندازی

ظاهراً پروژه براندازی نظام تمام نشده است.

شاید وقایع این ایام کمی عجیب به نظر برسد، اما اگر از منظر براندازی به آن نگاه کنید، همه چیز ساده می‌شود:

 

۱. افزایش افسارگسیخته قیمت ارز و طلا: با هدف فروپاشی اقتصادی کشور

 

۲. رییس جمهور و تعدادی دولتی پیر در تعطیلات: این‌ها ویترین کار هستند و مدیران اصلی، در پشت صحنه مشغول کارند.

 

۳. عدم ابلاغ قانون عفاف و حجاب و حمله به مطالبه‌گران قانون: کودتای سرد و سخت علیه فرهنگ اسلامی

 

۴. ترویج عجیب و غریب رقص، موسیقی و بی‌حجابی در صداوسیما: کودتای نرم علیه فرهنگ اسلامی

 

 

+ دقت کردید در رونمایی از شهر موشکی جدید سپاه، پرچم آمریکا کف زمین نبود؟!

آیا به سمت دو قطبی حجاب می‌رویم؟

من منکر رادیکال شدن فضای جامعه نیستم اما دو شکل گیری دوقطبی پیرامون حجاب را بسیار بعید می‌دانم. دلایل:

 

۱. بسیاری از رسانه‌های مهم فارسی‌زبان دشمن در حالی تعطیلی یا کاهش فعالیت هستند.

 

۲. جنبه‌ی تهاجمی قانون جدید نسبت به قانون قبلی به شدت کاسته شده. به طوری که برخی آن را تقریباً بی‌خاصیت می‌دانند.

 

۳. بی‌حجابی بخشی زیادی از جامعه ناشی از ساختارهای اقتصادی و فرهنگی است و به معنای وجود یک قطب گفتمانی بزرگ و ضد حجاب نیست.

 

۴. ابلاغ قانون موجب دو قطبی نمی‌شود. اگر قانون مشکلی دارد، بخش‌های مشکل‌دار را اجرا نکنند. همان‌طور که قانون فعلی را سال‌ها اجرا نکردند.

 

۵. تجربه طرح نور در ابتدای سال ۴۰۳ نشان داد که خبری از دو‌ قطبی نیست.

بی‌کفایتی پزشکیان!

 

متاسفانه در این ایام شاهد وقایعی هستیم که نشانه‌ی یک اوضاع آشفته در سطح عالی مدیریت کشور است.

از یک طرف قانون حجاب ابلاغ نمی‌شود و از طرف دیگر شاهد کشف حجاب گسترده و سازمان یافته حتی در اماکن دولتی هستیم.

فرمانده جنگ اقتصادی مملکت استیضاح می‌شود و قیمت دلار کاهش می‌یابد.

انتصابات عجیب و غریب و بعضاً غیرقانونی در دستگاه‌های مختلف دولتی.

بحث تدریس به زبان بومی.

بحث اختیارات استانداران.

 

و هنوز پس لرزه‌‌های افزایش دلار و طلا، وارد زندگی مردم نشده است.

 

تقریبا هر روز حضور پزشکیان بر مسند ریاست جمهوری همراه خسارت است.

 

 

 

 

یک پروژه بزرگ این بود که وفاق را آخرین گزینه‌ی نظام جمهوری اسلامی برای حل مشکلات جلوه بدهند و با شکست وفاق، اصل نظام برانداز شود.

 

اما چی شد؟! بخشی از مردم و مسئولان طرفدار نظام، جو سنگین وفاق را شکستند و آینده‌ی مطلوبی برای جمهوری اسلامی بدون وفاق ترسیم کردند. پس پروژه براندازی منتفی است. حداقل فعلا.

 

 

ولی دشمن ناامید نمی‌شود و به ضربه زدن ادامه می‌دهد و چه دولتی بهتر از پزشکیان؟! 

 

 

به غیر از مرفهین بی‌درد و دزدها و کلاه‌برداران، الباقی مردم تا تابستان، بی‌کفایتی پزشکیان را با گوشت و پوست و استخوان لمس خواهند کرد (اگر تا الان حس نکرده باشند.)

۱. قطعی‌های احتمالی برق.

۲. جیره‌بندی احتمالی آب.

۳. افزایش اجاره بها.

۴. و دیگر گندهایی که قرار است این دولت به مملکت بزند.

 

انشاالله با انتخابات شورای شهر بعدی، انتخابات ریاست جمهوری هم برگزار بشه.

 

حتی اگر فرض کنیم پزشکیان همان آدم سالم و صادقی است که عده‌ای می‌گویند، اما بسیاری از افعال دولت او، همسو با منافع دشمن است. 

نمی‌دونم پزشکیان وقتی خودش به مشکلات مملکت فکر می‌کنه، چی تو ذهنش می‌گذره.

شاید با خودش میگه همه‌ی این مشکلات، به آزادی طرفداران بی‌حجاب من می‌ارزد!

رادیکالیسم! ۳

 

یکی از تبعات رادیکالیسم در جامعه، انجماد و فریز بخشی از جامعه است. یعنی بخشی از مردم، در لاک دفاعی فرو می‌روند و همگام با جامعه تغییر نمی‌کنند.

این انجماد، تبعات خاص خود را دارد. یکی از تبعات آن با توجه به تغییرات سریع فرهنگی ایران، امکان مقایسه بین سبک زندگی‌های مختلف است.

در آینده‌ای بسیار نزدیک، زنان این جامعه خواهند فهمید که غایت آزادی مدرن، همین است که در ورزشگاه، کیسه پلاستیکی را از ادرار پرکنند و پرتاب کنند یا ... .

 

برتری یک زندگی سالم و مومنانه به زودی بر همگان آشکار خواهد شد.

رادیکالیسم ق۱

ابتدا عید مبعث را به مسلمانان تبریک عرض می‌کنم. اما بعد:

 

از مدت‌ها پیش می‌شنیدم که کشور ما در حال دو قطبی شدن است. یعنی دو روند فرهنگی متضاد و درحال رشد داریم که هر دو در حال تبدیل به نوعی جریان رادیکال هستند.

حالا اینکه هرکدام از این دو قطب، چند درصد مردم را شامل می‌شود، من نمی‌دانم.

اما اینکه بسیاری از مسئولین طرف کدام قطب ایستاده‌اند تقریبا معلوم است.

 

بنده قبلا در مطالبی به مطلوبیت چنین وضعیت‌هایی اشاره کرده بودم.

 

 

https://mohammadghasempur.blog.ir/post/421

 

https://mohammadghasempur.blog.ir/post/430

 

 

https://mohammadghasempur.blog.ir/post/429

 

 

 

 

به نظر بنده، این فضای دو قطبی یک فرصت کم نظیر برای انقلاب است.

آیا اغتشاش در راه است؟

 

به نظر بنده که بعید است اغتشاش بشود.

چون مخالفین اصلی دولت، بچه حزب‌اللهی‌ها هستند که اهل اغتشاش نیستند.

طرفداران دولت هم منتظر هستند ببینند نتیجه انتخابشان چه می‌شود.

الباقی هم سازماندهی و رهبری قدرتمندی برای این کار ندارند.

 

 

پس این تهدیدها به اغتشاشات چیست؟

طرفداران جنبش فواحش می‌دانند که  لایحه عفاف و حجاب ( یا همان برجام فرهنگی ) از موضع ضعف بوده است نه اقتدار، و پشتوانه اجتماعی کمی هم دارد، لذا خیلی راحت تهدید می‌کنند و الا وقتی شما در موضع اقتدار باشید، طرح نور هم که اجرا کنید، کسی جرات اغتشاش ندارد.

خراثت!

 

گاهی اوقات مفاهیم موجود برای توصیف بعضی شرایط ناکافی هستند و باید مفاهیم جدید ساخت.

 

وضعیت فعلی دولت‌ و برخی حامیان آن به گونه‌ای است که می‌توان آن را ترکیبی از خریت، دیاثت و ... دانست. (به دلیل بار حقوقی، سه نقطه گذاشتم.)

 

سخنگوی دولت فیلم بازی می‌کنه.

ارز کالای اساسی رو کاهش می‌دهند و به واردات آیفون ارز اختصاص می‌دهند، بعدش اعلام می‌کنند که نگران سلامتی مردم هستند و نمی‌توانند مازوت بسوزانند!

انگار نه انگار که اسرائیل هم به این مملکت حمله کرده و قبلا از سوراخ مذاکره گزیده شده‌ایم!

ماجرای فردوسی‌پور و موتورسواری بانوان و ... را هم اضافه بفرمایید.

ماجرای بی‌عدالتی در قطع برق مناطق مختلف هم معلوم نیست از کجای نهج‌البلاغه استنتاج شده.

 

واقعا هضم این همه انحراف سخت است و از آن سخت‌تر، آن دسته از طرفداران قالیباف هستند که هنوز مشکلات را به جلیلی نسبت می‌دهند!