تمرین جامعه‌شناسی

سعی می‌کنم به عنوان یک جامعه‌شناس، پدیده‌های اطرافم را تبیین کنم

تمرین جامعه‌شناسی

سعی می‌کنم به عنوان یک جامعه‌شناس، پدیده‌های اطرافم را تبیین کنم

تمرین جامعه‌شناسی

طلبو
دانشجو
اهل مطالعات جامعه‌شناسی
مشتاق شنیدن و دیدن نقد شما

پیوندها

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دکتر سعید جلیلی» ثبت شده است

 

 

جمهوری اسلامی ایران با دو نوع خطر براندازی مواجه است:

یک نوع براندازی اینگونه است که استقلال کشور را تهدید می‌کند و ما را به طور غیرمستقیم به مستعمره کشورهای غربی تبدیل می‌کند.

نوع دیگر براندازی این است که ما کشوری مستقل و صاحب اراده باشیم اما کشوری مدرن باشیم نه اسلامی.

 

براندازی نوع اول شاید بسیار سخت باشد چون تقریبا هیچ آدم عاقلی از بردگی و نوکری بیگانگان خوشش نمی‌آید.

 

 

اما براندازی نوع دوم ساده‌تر است چون مردمی که تعلقات دینی دارند، نسبت به گروه قبلی تعداد کمتری را شامل می‌شوند.

 

براندازی نوع دوم اتفاقاً باب میل بسیاری از مسئولین نیز هست. البته آمار رسمی نداریم ولی طبق تجربه زیسته، عملکرد بسیاری از مسئولین با صیانت از اسلامیت این کشور سازگار نیست.

 

شاید به همین دلیل باشد در اغتشاشات مختلف، خصوصاً اغتشاشات اخیر، تعداد زیادی از مردم عادی به همراه نیروهای نظامی شهید شدند اما به ندرت کسی از مسئولین به شهادت می‌رسد. مردم کشته می‌شوند چون مردم در حال صیانت از انقلاب اسلامی هستند نه مسئولین.

 

اصلا چرا مسئولین باید کشته شوند وقتی مشغول براندازی نرم کشور هستند؟

 

به نظر من تنها کسی که می‌توانست با براندازی نوع دوم مقابله کند جلیلی بود. قالیباف توان چنین کاری ندارد. حتی رییسی هم نداشت.

 

#توسعه

#نوسازی

#مدرنیزاسیون

  • Oceanus

 

۱. جمعیت ایران به سمت پیری می‌رود و میانگین جمعیت مردم ایران ظاهراً از ۳۲ سال عبور کرده است. از نظر جمعیت‌شناسی سیاسی، هرچه جامعه پیرتر شود، امکان انقلاب کمتر می‌شود.

دولت پزشکیان به نوعی نقش سوپاپ اطمینان را بازی می‌کند تا جامعه‌ی ایران پیرتر شود و احتمال انقلاب به حداقل برسد.

همچنین با افزایش سن، میزان مشارکت در انتخابات نیز افزایش پیدا می‌کند.

 

۲. یکی از مشکلات اصلی براندازان در اغتشاشات ۱۴۰۱، فقدان رهبری قدرتمند بوده است.

با حضور اصلاح طلبان در قدرت، رهبران بالقوه فعلی، تحت فشار امور اجرایی و در جایگاه پاسخگویی قرار می‌گیرند و احتمالا جایگاه آنان بیش از پیش مخدوش می‌شود و این مشکل جریان برانداز، امتداد می‌یابد.

 

۳. علیرغم همه‌ی تلاش‌های دولت رییسی، در وضعیت فعلی مشکلات عمیقی داریم و این مشکلات گریبان دولت پزشکیان را خواهد گرفت.

 

از مطالب برخی نویسندگان جریان غربگرا نیز چنین بر می‌آید که تازه فهمیده‌اند در چه مخمصه‌ای افتاده‌اند.

 

۴. با توجه به مخمصه‌ای که دولت پزشکیان در آن افتاده است، آن‌ها نیازمند یارگیری فراوان هستند اما با توجه به مواضع شخص پزشکیان و افرادی مانند ظریف، جریان اصیل مذهبی به سمت پزشکیان نخواهد رفت و شاهد هستیم مذهبی‌هایی که تا کنون سعی می‌کردند وسط بازی کنند، اندک اندک به پزشکیان می‌پیوندند.

نتیجه آنکه صحنه‌ی نبردهای اجتماعی در حال آشکارتر شدن است.

 

به نظرم دوران پزشکیان، بهترین دوره زمانی برای ضربه زدن به جریان باطل است. جمع براندازان و منحرفان و محرمات امنیتی و صورتی‌ها و منافقان و... جمع است.

 

 

نتیجه آنکه پیروزی پزشکیان اگرچه احتمالاً موجب ضربه‌های اقتصادی فراوانی به کشور می‌شود اما ثمرات فرهنگی و معرفتی فراوانی برای جامعه می‌تواند داشته باشد. با این اوصاف به نظر من عملکرد شورای نگهبان چندان بد هم نبوده است. البته این صرفا یک فرضیه است و سنجش صحت آن، توسط انتخابات بعدی معلوم می‌شود.

 

#جمعیت_شناسی_سیاسی

  • Oceanus

 

به این سخنان جلیلی دقت کنید:

 

«آنها که برای زنان شعار می‌دهند چرا زن روستایی و عشایر را نمی‌بینند. اینها با همه مشکلات چقدر به تولید و فرهنگ کشور خدمت می‌کنند.»

 

این نوع صحبت کردن جلیلی راجع به خود روستا و جهش روستا و خیلی موارد دیگر هم صدق می‌کند. جلیلی به جای اینکه اینطوری صحبت کند، می‌توانست بگوید:

۱. زن روستایی مورد تبعیض قرار گرفته است.

۲. زن روستایی مورد بی عدالتی قرار گرفته است.

۳. زن روستایی دچار محرومیت است.

۴. زن روستایی تحت ظلم و ستم قرار گرفته است.

 

 

جلیلی می‌توانست با بلند کردن علم عدالت خواهی، از گزاره‌هایی مشابه گزاره‌ی ۱ تا ۴ برای موضوعات مختلف استفاده کند.

 

اما چرا این کار را نکرد؟

 

شاید بگویید که استعداد ادبی ندارد، اما چیزی که من از جلیلی دیدم، این بود که استعداد بالایی داشت. 

در دور دوم انتخابات هم کمی از این ادبیات استفاده کرد و تنور انتخابات کمی داغ‌تر شد.

 

به نظرم پاسخ این است که جلیلی از بعضی مشکلات حاد مملکت خبر داشت و نمی‌خواست با شعارهایی که توقع مردم را بالا می‌برد، قدرت را به دست بگیرد.

 

انشاالله در مطالب بعدی به برخی مشکلات کشور اشاره می‌کنم. مشکلاتی که باعث می‌شد جلیلی رغبت چندانی به ریاست جمهوری نداشته باشد.

 

چه بسا این انتخابات تله‌ای برای جریان غربگرای کشور بود!

  • Oceanus

 

 

در انتخاباتی که گذشت، چه در دور اول و چه در دور دوم، انسان‌های بزرگی از جلیلی حمایت کردند. 

اما این انسان‌های بزرگ تقریباً همگی روی نیمکت نشسته بودند.

تیم اصلی که در میدان، برای جلیلی بازی می‌کرد، افرادی مانندی حسین دارابی و سعدیسم و مهدی جمشیدی و ... بودند.

حتی اگر افرادی مانند ثابتی و رسایی و نبویان را درجه یک حساب کنیم، باز هم یک تیم الف و درجه یک از این افراد نداشتیم.

 

البته جوان گرایی خوب است و واقعا امیدوارکننده است، اما از بزرگان و قدیمی‌هایی که با ما همفکر هستند نیز باید استفاده می‌شد.

 

چرا جلیلی نتوانست از این بزرگان که حامی او بودند استفاده کند؟!

 

به نظرم علت اصلی این است که جلیلی در این انتخابات، با ادبیات تکنوکرات‌ها ظاهر شد. 

نمی‌خواهم بگویم جلیلی تکنوکرات‌ است، نه ولی ادبیاتش تکنوکراتی بود.

به همین دلیل بود که خیلی ها آمدند پشت جلیلی و حمایت کردند اما نتوانستند برای او بازی کنند.

 

این مطلب ادامه دارد.

 

 

#گفتمان

  • Oceanus

 

 

ماجرای اجماع نامزدها بر یک نفر، محصول یک نگاه از بالا به پایین است. 

این نگاه مبتنی بر این است که مردم جامعه مانند سرباز منتظر هستند که ببینند آقایان روی چه کسی اجماع می‌کنند و به او رأی بدهند.

در حالی که مردم جامعه این چنین نیستند. در حالی که این نگاه غلط است و ما را از فهم بسیاری از تفاوت‌های مردم در جامعه ناتوان می‌سازد.

 

این نگاه بالا به پایین می‌تواند باعث سلب مسئولیت از مردم شود، مردم را دچار تردید کند. مردم نمی‌دانند جلیلی بالاخره می‌ماند یا نمی‌ماند. احتمالاً مردم در تبلیغ او دچار تردید می‌شدند. احتمالاً افراد بسیاری که می‌توانستند مبلغ جلیلی باشند، به دلیل تردید، از تبلیغ جلیلی منصرف شدند و بعضی هم که به تبلیغ پرداختند، چندان با قوت تبلیغ نکردند.

 

 

در عرض یک هفته با تبلیغ جدی جلیلی، آرای او به حدود ۱۳.۵ میلیون رسید. اگر از حدود سه هفته قبل از مرحله اول، اینچنین جدی تبلیغ می‌کردیم، به نظر شما وضعیت بهتری نداشتیم؟

 

نگویید که اجماع بازی قالیباف و دیگران بود. جلیلی هم وارد این بازی شد. وقتی که به صراحت اجماع را نفی نکرد. وقتی که اطرافیان جلیلی از وقایع و صحبت‌های پشت پرده صحبت می‌کردند. وقتی درخواست‌های عاجزانه‌ی مردم از جلیلی برای باقی ماندن در انتخابات و پاسخ‌های غیرصریح جلیلی را می‌دیدم، دلم به حال خودم و مردم می‌سوخت!

 

#گفتمان

  • Oceanus

 

جلیلی و خیلی از طرفدارانش، اگرچه انسان‌های با فرهنگی هستند اما به نظرم هنوز فرهنگ را نشناخته‌اند و نمی‌دانند چطور باید با آن تعامل کنند.

 

این مسأله چند مصداق داشته است که سعی می‌کنم از ساده به سخت، روزی یک مورد را بیان کنم:

طرح‌هایی مثل بیستکال یا پیامک به ده نفر، ظاهراً خوب هستند اما تقریبا بدون شناخت فرهنگی هستند. چرا؟ چون ما در کشوری با فرهنگ‌های‌ مختلف زندگی می‌کنیم. محاسبه اینکه چه پیامی، در چه قالبی و چگونه و ... به مخاطب منتقل شود واقعا کار سختی است.

 

 

شما به ابزارها و روش های تبلیغاتی جدید نگاه کنید و ببینید تماس و پیامک چه جایگاهی در آن دارد، اینطوری شاید بتوانید راجع به کاری که ستاد جلیلی انجام داد راحت‌تر قضاوت کنید.

 

 

به نظرم این کار‌، پرهزینه و کم فایده بود. علت آن هم ضعف جلیلی و مسئولان ارشد ستاد او در تبلیغات بود. در نتیجه فشار کار به مردم عادی منتقل شد.

 

 

#ارتباطات_ میان_فرهنگی

  • Oceanus

 

 

خرداد ۱۴۰۰ بعد از انصراف جلیلی و پیروزی رییسی واقعا حال من بد بود. 

(شرح حال رو اینجا گفتم: https://mohammadghasempur.blog.ir/post/353 )

 

الان هم اگرچه ناراحتم ولی مثل اون موقع نیستم. واقعا امیدوارتر هستم. چون به نظرم صحنه سیاست در جامعه ما روشن شد.

در دوران رییسی، بسیاری از امور به اسم اسلام و انقلاب صورت می‌پذیرفت اما در جهت مخالف اسلام و انقلاب بود و با حضور آقای رییسی نمی‌شد دولت را نقد کرد. اگر هم نقد می کردیم اولا خیلی از مذهبی‌ها از ما نمی‌پذیرفتند، ثانیاً غیرمذهبی‌ها هم اصلا قبول نمی‌کردند که ما مخالف رییسی باشیم. بلکه ما را شریک جرم می‌دانستند.

یکی از دلایل اصلی مخالفت من با قالیباف هم همین بود.‌ اگر قالیباف می‌آمد، راه نقد بسته می‌شد، مثل دوران رییسی. اوایل دوران روحانی هم تا حدودی اینطوری بود.

 

 

حالا ممکنه شما بفرمایید که این‌ها در حال ارائه خدمات بودند و در کل بهتر از جریان اصلاحات بودند.

 

اما دقیقا در همینجا من نقد دارم: 

نقد من به امثال رییسی و قالیباف، زیربنایی و کلی است. یعنی این‌ها در کل بهتر از اصلاح طلبان نیستند بلکه در جزء بهتر هستند.

مثلا رییسی می‌آید و یک سری خدمات اقتصادی ارایه می‌دهد اما دو آسیب هم در پی این خدمات می‌آید:

۱. برای اینکه بتواند به امور اقتصادی بپردازد، تقریبا فرهنگ را رها می‌کند و بنیان‌های دینی جامعه سست می‌شود.

۲. همین خدمات اقتصادی هم به جامعه هدف یعنی محرومان و مستضعفان نمی‌رسد. شما به همین مسکن ملی توجه بفرمایید، بسیاری از محرومان و مستضعفان یا اسم ننوشتند یا فیش مسکن خود را فروختند یا همین طور سرگردان مانده‌اند و توان پرداخت اقساط ندارند.

 

در مجلس هم همین بود، قوانین فرهنگی مثل تعطیلی شنبه و لایحه عفاف و حجاب، موجب تضعیف دین می‌شدند. قوانین اقتصادی و سیاسی هم، چندان به نفع محرومان و مستضعفان نبود. مثل قانون شفافیت و قانون بیمه کارگران ساختمانی و قانون جوانی جمعیت.

 

اما بیایم سراغ پزشکیان. ایشان دشمن آشکار ما است. با حضور پزشکیان، فضای نبرد، شفاف و روشن است. این شفافیت درد دارد اما به نفع جامعه است. موجب رشد و افزایش بصیرت مردم می‌شود.

اما جامعه چگونه رشد می‌کند؟ باید یک اقلیت معترض باشیم.

 

از این که یک اقلیت معترض باشیم نترسید. شیعه در بسیاری از برهه‌های تاریخی همینگونه خود را حفظ کرده است. 

اگر می‌خواهید اسلام و انقلاب حفظ شود، باید مدام خودمان را در معرض خطر ببینیم و معترض باشیم. علم نگرانی و اعتراض باید دست بچه مذهبی‌ها باشه.

این نگرانی باعث می‌شود که با توجیهات بی‌خود، خودمان را با شرایط وفق ندهیم و عقبگرد نکنیم. علمداری اعتراض هم باعث می‌شود که خودمان را به عنوان راه حل مشکلات، به جامعه ارایه کنیم تا در زمانی که جامعه از پزشکیان خسته می‌شود، به سراغ ما بیاید.

 

از امروز، عزم و اراده من برای تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی، بیش از پیش شده است. یا علی بگویید و با قدرت در مسیر انقلاب حرکت کنید.

 

البته اشتباهاتی که شاید بشه گفت فراوان بود، از جلیلی و طرفداران جلیلی در انتخابات سر زد که در قسمت‌های بعد به آن اشاره می‌کنم.

  • Oceanus

 

من فرزند یک کارگر هستم.

واقعا زندگی سختی داشتم. یادمه که یک روزی در دوران کودکی، ما حتی پول یک نان هم نداشتیم!

اما بالاخره زمان گذشت و با هر سختی و بدبختی که بود، من تقریباً بدون وقفه به آخرین مقاطع تحصیلی حوزه و دانشگاه رسیدم.

 

اما یک نکته در زندگی من جلب توجه می‌کند: من تقریبا از همه‌ی همکلاسی‌ها خودم در حوزه و دانشگاه جوان‌تر هستم. به نظر شما چرا؟

 

شاید یک بخش ماجرا به هوش و استعداد من مربوط باشد اما یک بخش مهم ماجرا وضعیت مالی من است.

 

یعنی دوستان من، توان تامین مخارج خود و خانواده خود، همزمان با تحصیل را نداشتند. حتی بعضی از آنها، با اینکه از من بزرگتر هستند، هنوز موفق به ازدواج نشده‌اند. از همه بدتر، بعضی دیگر که ازدواج کرده بودند، به دلیل مشکلات مالی طلاق گرفتند. کمی دردناک‌تر، برخی از دوستان ناچار به ترک تحصیل در قم و مهاجرت به شهرهای‌ دور شدند. حتی یکی از دوستان چنان به فلاکت افتاده بود که شب‌ها در حرم ‌می‌خوابید!

 

من الان اینقدر سرمایه و تخصص دارم که به هیچ وجه نگران آینده مالی خودم و فرزندانم نیستم. اما واقعا دلم برای دیگران می‌سوزد.

بسیاری از مردم نه سرمایه دارند و نه تخصص و در شرایطی که یک دولت، مثل دولت روحانی سر کار بیاید، همه آن‌ها بدبخت می‌شوند.

در چنین شرایطی، رواج بسیاری از آسیب‌های اجتماعی نظیر طلاق و تحرد قطعی و در نتیجه انواع و اقسام مفاسد جنسی، سرقت، اعتیاد و ... عادی است.

  • Oceanus

مهم‌تر از نتیجه انتخابات این است که با همه‌ی کسانی که می‌خواهند به پزشکیان رای بدهند یا قصد شرکت در انتخابات را ندارند اتمام حجت کنیم.

اتمام حجت مبنی بر اینکه اگر پزشکیان پیروز شد و مانند دوران روحانی، قیمت دلار ده برابر شد، حق ندارند اسلام و انقلاب و رهبری را متهم کنند.

  • Oceanus

 

زیگموند باومن، در کتاب زندگی مصرفی، نظریات جامعه شناسی رابه دو دسته تقسیم می‌کند: نظریاتی که نظم جامعه را مبتنی بر اجبار می‌دانند و نظریاتی که نظم اجتماعی را مبتنی بر اغوا و فریب.

 

چیزی که در اینجا توجه انسان را به خود جلب می‌کند این است که باومن اشاره ای به نظم مبتنی بر عقلانیت نمی‌کند.

 

در ماجرای اقبال جامعه به جلیلی، ما شاهد نوعی نظم مبتنی عقلانیت هستیم. انگار در حال ورود به عصری جدید هستیم که هیچ جامعه شناسی به آن توجه ندارد.

 

نه تحریم و اجبار جهانی و نه روش‌های اغواگر جنگ روانی رقبای جلیلی تا الان کارساز نشده است. از طرفی خود جلیلی نیز نه انگیزه اجبار و اغوا دارد و نه توان آن. جلیلی به عقلانیت و استدلال خود متکی است.

 

نفس پیروزی جلیلی، نشان از یک جهش در فرهنگ و جامعه ما دارد.

 

 

#زیگموند_باومن

#نظریه

  • Oceanus