تمرین جامعه‌شناسی

سعی می‌کنم به عنوان یک جامعه‌شناس، پدیده‌های اطرافم را تبیین کنم

تمرین جامعه‌شناسی

سعی می‌کنم به عنوان یک جامعه‌شناس، پدیده‌های اطرافم را تبیین کنم

تمرین جامعه‌شناسی

طلبو
دانشجو
اهل مطالعات جامعه‌شناسی
مشتاق شنیدن و دیدن نقد شما

پیوندها

 

به این سخنان جلیلی دقت کنید:

 

«آنها که برای زنان شعار می‌دهند چرا زن روستایی و عشایر را نمی‌بینند. اینها با همه مشکلات چقدر به تولید و فرهنگ کشور خدمت می‌کنند.»

 

این نوع صحبت کردن جلیلی راجع به خود روستا و جهش روستا و خیلی موارد دیگر هم صدق می‌کند. جلیلی به جای اینکه اینطوری صحبت کند، می‌توانست بگوید:

۱. زن روستایی مورد تبعیض قرار گرفته است.

۲. زن روستایی مورد بی عدالتی قرار گرفته است.

۳. زن روستایی دچار محرومیت است.

۴. زن روستایی تحت ظلم و ستم قرار گرفته است.

 

 

جلیلی می‌توانست با بلند کردن علم عدالت خواهی، از گزاره‌هایی مشابه گزاره‌ی ۱ تا ۴ برای موضوعات مختلف استفاده کند.

 

اما چرا این کار را نکرد؟

 

شاید بگویید که استعداد ادبی ندارد، اما چیزی که من از جلیلی دیدم، این بود که استعداد بالایی داشت. 

در دور دوم انتخابات هم کمی از این ادبیات استفاده کرد و تنور انتخابات کمی داغ‌تر شد.

 

به نظرم پاسخ این است که جلیلی از بعضی مشکلات حاد مملکت خبر داشت و نمی‌خواست با شعارهایی که توقع مردم را بالا می‌برد، قدرت را به دست بگیرد.

 

انشاالله در مطالب بعدی به برخی مشکلات کشور اشاره می‌کنم. مشکلاتی که باعث می‌شد جلیلی رغبت چندانی به ریاست جمهوری نداشته باشد.

 

چه بسا این انتخابات تله‌ای برای جریان غربگرای کشور بود!

نظرات (۴)

من شیفته ادبیات مثبت جلیلی شدم

یکی میگفت اوضاع باید بهتر بشود 

اون یکی میگفت اوضاع مردم بده 

 

مردم به دومی رای دادن 

فک کردن فقط دومی متوجه بد بودن اوضاع شده 

هعی....

پاسخ:
سلام علیکم
اینکه همزمان هم نقاط مثبت بیان شود و هم نقاط منفی خیلی سخت است.
چه بسا نیازمند کار فرهنگی و تبیین و آگاهی بخشی در طول سال باشیم تا نامزد مورد نظر ما در شب انتخابات بتواند حرفش را بزند.

هنوزم تو فکر نقش کاشی هستید و حواستون نیست شهر رو سیل تحریم انتخابات برداشته و هنوزم قصد ندارید براش فکری کنید؛ خونه ای که داره ریزش میکنه رو شما تو فکر مبلمانشید...

پاسخ:
برادر عزیز
من دارم نقص‌هایی که در انتخابات گذشته داشیم رو مرور می‌کنم تا اصلاحش کنیم و دوباره از یک سوراخ گزیده نشویم.
ضعف تبلیغات گفتمانی، نقش کاشی نیست برادر.

  • میرزا مهدی
  • سلام! بنده پُست شما و نظرِ جناب میخک رو در کنارِ هم یک مطلبِ کامل میبینم.

    یاد چند ماه پیش افتادم. همسرم کمی بیمار شدن و اون بیماری ایشون رو از نظر روحی بسیار بسیار بسیار زیاد خسته و خراب کرده بود. مطب یک خانم دکتر نوبت گرفتیم و ایشون با همسرم نزدیک نیم ساعت حرف زدن و همدردی کردن و گفتن که خودشون هم این بحران رو پشت سر گذاشتن. چیزی تجویز نکردن و فقط پیشنهاد صبرِ بیشتر دادن. من راضی نبودم. پس براش جای دیگه نوبت گرفتم و آزمایشی نوشت و نسخه ای پیچید و طی یک دوره حدودا 40 روزه، رو به بهبود رفتن. اما  در این بین همسرم دو بار دیگه پیش دکتر اولی، رفتن و نشستن و برخواستن. خودش معتقده همدردی اون دکتر و اینکه خودش هم این بیماری رو از سر گذرونده باعث شد آروم بشم. هرچه گفتم تو با دکتر اولی آروم شدی ولی درمانت توسط داروهایی بود که دکتر دومی داد، قبول نمیکرد. 

    فکر میکنم همین مسئله بین مردم ما هم پیش اومد. دکتر جلیلی بدون بازی با احساسات، تجویزاتی داشتن، در حالی که پزشکیان فقط طوری وانمود کرد که ازدرد مردم آگاهه. 

    من فکر میکنم خانم دکتر اولی حتی تشخیص بیماری همسر من هم نمیدونست اما تونست با درگیر کردنِ روان و فکرِ همسر من، از نظر روحی همسرم رو آروم کنه. 

    تو دوران کرونا، مبتلایانی که به بیمارستان میرفتن، با اینکه انواع و اقسام داروها و درمانهای اضطراری و رستاری های عالی رو در اختیار داشتن، اما آمار میگه مرگ و میر اونایی که بیمارستان بستری شدن بیشتر بود. چون از نظر روحی واقعا تحت فشار بودن و فوت هم اتاقی های خودشون رو به چشم میدیدن و انتظار مرگ رو میکشیدن. اما یکی مثل  من که تو خونه بستری بودم و خبر از مرگ و میر ها نداشتم و اخبار به گوشم نمیرسید، علی رغم کرونای دلتا و 45 روز خونه نشینی، سروپا شدم. 

    پُر حرفی کردم، خواستم عرض کنم پزشکیان یا از روی دانش و یا ناخودآگاه، تونستن وانمود کنن، درد مردم رو بیشتر میفهمن و خودشون هم از طبقه درد کشیده هستن. این شد که علیرغم نداشتن هیچ تجویز و برنامه و دارویی، موفق شدن در بین رای دهنگان، طرفدار پیدا کنن.

    پاسخ:
    در کتاب rigorous sociology  یک مقاله‌ای راجع تاثیر پدیده‌های اجتماعی روی ژنتیک افراد هست. اونجا میگه که در بعضی شرایط اجتماعی، برخی ویژگی‌های ژنتیکی افراد از کار میافته.
    اینکه مردم چطور فکر می‌کنند خیلی مهم است.
    حالا من قائل به جنگ روانی در جامعه اسلامی نیستم ولی به نظرم فصاحت و بلاغت و توجه به ارزش‌های انسانی باید در سخنان حاکم جامعه وجود داشته باشد. بالاخره مردم در یک سطح فکری نیستند و حاکم باید با همه آن‌ها ارتباط برقرار کند.
    به نظرم با شیوه‌ای که جلیلی انجام داد نمی‌شود. انشاالله که در آینده خودش را اصلاح کند.

    الان فهمیدم شما تو فکر نقش کاشی نیستید، تو فکر اونی هستید که کاشی‌ها رو پشت وانت گذاشته... همین قدر در جریان نیستید چه اتفاقاتی فارغ از اصولگرا و اصلاح طلب و پایداری و جمنا و قالیباف و رائفی پور و زیباکلام و شهری و روستایی و روسری و توسری و فلان و فلان و فلان، رخ داده...

    چند بار باید از یه مسیر گزیده بشید؟ ۲۷ سال (از ۲ خرداد ۷۶) بس نیست برای تکرار این حرفا و هر بار هم نتیجه نگرفتن و هر بار هم تقصیر رو به گردن دیگری انداختن و فرو نگه داشتن سر توی برف...؟ واقعا بس نیست؟

    حتما بس نیست که هنوز فکر می‌کنین کرمو بودن گیلاس، تقصیر درخت آلبالوئه...

     

    پ.ن: تلاشای فکری و عقیدتی شما قابل تحسینه اما با احترام، حکایت شما حکایت اونیه که ماست می ریخت تو دریا به امید دوغ شدن... راه حل تولید دوغ یه چیز دیگه و یه جای دیگه است، نه این، نه این، نه این...

    پاسخ:
    به نظرم شما متوجه مطلب بنده نشدید.
    من خواستم با یک مثال، ضعف گفتمانی جلیلی را نشان بدهم.
    ضعف گفتمانی کم چیزی نیست.
    وقتی ضعف گفتمانی باشد، ناگهان به خودتان می‌آیید و می‌بینید که داعش در کوچه پس کوچه‌های شهرتان است.
    داعش از ضعف گفتمانی حاکمان و عراق سوریه استفاده کرد و با آغوش باز مردم این دو کشور مواجه شد.
    بعد از کشته شدن هزاران نفر تازه به خودشان آمدند که داعش چه هیولایی بود.
    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.