تحلیل روایت از آغاز جنگ تا آتشبس
تحلیل روایت، یک روش کیفی است که سیر روابط علی وقایع را به حالت داستانی و پشت سرم بیان میکند.
اسرائیل یک حمله سنگین و برقآسا به ایران میکند. بسیاری از مسئولان ارشد نظامی شهید میشوند و طبق اعلام نیروی انتظامی مازندران، نزدیک شش میلیون نفر فقط به مازندران قرار میکنند.
اما تحت مدیریت رهبری، نیروهای شهید، به سرعت جایگزین میشوند. مردم مذهبی که از این بعد به آن حزبالله میگویم هم با قدرت سرجای خود میمانند.
پس اولین و مهمترین چیزی که جلوی فروپاشی کشور را گرفت، عامل دین بود و در ابتدای کار، بار اصلی جنگ روی دوش حزبالله بود.
در ادامه نیز درحالی مردم فراری غالبا به کار و زندگی خود بازنگشته بودند، حزبالله تجمعات متعددی با رنگ و بوی مذهبی برگزار کرد.
مسئولان دولتی نیز به دلیل شرایط جنگی، ابتکار عمل را از دست داده بودند چراکه افکار و شعارهای این دولت، هیچ سنخیتی با فضای جنگی نداشت.
ادامهی این فضا به ضرر دو دسته بود:
۱. اسرائیل که برتری میدانی خود در جنگ را از دست داده بود.
۲. دولت و جماعت غربزده و بیدین که هم از جهت جغرافیایی و هم از جهت عملی، به حاشیه رانده شده بودند.
در اینجا منافع دولت و این جماعت بیدین و غربزده و اسرائیل در یک راستا قرار گرفت، لذا به صورت شبانه و ناگهانی، با یکدیگر اعلام صلح کردند و حزبالله را در عمل انجام شده قرار دادند.
امت حزبالله ناراحت است، نه برای اینکه شکست خورد، بلکه به این دلیل که دو فتح بزرگ در داخل و خارج از کشور را از دست داد.
مفهومی به نام دفاع میهنی نیز مفهومی دروغین بود، چراکه بار اصلی جنگ روی دوش حزبالله بود.
بله این وسط بودند افرادی که علقههای مذهبی نداشتند ولی در راهپیماییها شرکت کردند و از جنگ حمایت کردند. اما این گروه در اقلیت بودند.
انشاالله در مطلب بعدی مجدد به مفهوم دفاع میهنی برمیگردم.
- ۲ نظر
- ۰۵ تیر ۰۴ ، ۰۶:۰۲
- ۴ نمایش