یادداشت‌های شخصی بنده

یادداشت‌های شخصی بنده

یک طلبه
که دانشگاه هم رفته
اهل مطالعات علوم اجتماعی
مشتاق شنیدن و دیدن نقد شما
**********
«توضیحات در بخش "درباره‌ی بنده"»

همانطور که قبلاً گفتم، نیروی انتظامی ظاهراً از همراهی بسیاری از مسئولین محروم است.

موفقیت این طرح، در گرو برخورد با دانه درشت‌هایی نظیر فرزندان مسئولین، بازیگران و ورزشکاران فاسد نیز هست.

همچنین موفقیت این طرح در گرو برکناری مسئولینی نظیر ضرغامی، پاد، خزعلی و علم الهدی است.

 

اگر موارد بالا اجرا نشود، طرح ناقص می‌شود و با چند خطای جزئی، همان افرادی که در بالا ذکر شدند، طغیان می‌کنند و طرح را زمین می‌زنند.

 

 

 

معیار صدق دولت در این اقدام، اجرای کامل آن است و الا می‌توان حدس زد که چون دولت تقریبا در سال آخر خود قرار دارد، برای حفظ پایگاه رای خود، دست به اقدامات نمایشی زده است.

  • Oceanus

به نظر می‌رسد نیروی انتظامی در این طرح تنها است.

نیروی انتظامی اگرچه از پشتوانه نظری برخوردار است اما

۱. اقتدار کافی ندارد. (دستگاه قضا همراهی کافی را ندارد.)

۲. مورد حمایت دولت نیست. (به نظرم وزیر کشور در این دولت استثنا است.)

 

 

متأسفانه مخالفین این طرح نیز موضع نظری خاصی در مخالفت در با نیروی انتظامی ابراز نمی‌کنند، لذا حسن ظن به آن‌ها نیز سخت است.

 

 

  • Oceanus

بعد از اغتشاشات 401 حدود یک سال و نیم گشت ارشاد و امنیت اخلاقی را تعطیل کردند.

در این ایام، اگرچه هیچ فشاری از سوی حکومت وجود نداشت، اما اکثر بانوان حجاب شرعی یا عرفی را حفظ کردند. یعنی حکومت خیالش راحت شد که اکثر بانوان با اصل حجاب مشکلی ندارند.

براین اساس ظاهراً هدف اصلی طرح نور، اون اقلیت سلیطه و فاحشه است که تنها زبان زور را می‌فهمند.

 

گول بلندگوهای فراوان این اقلیت را نخوریم و از نیروی انتظامی حمایت کنیم.

  • Oceanus

اسرائیل مانند یک دیو وحشی مشغول جنایت بود و تمام دنیا نظاره‌گر این صحنه بودند. در این شرایط ایران مانند یک قهرمان وارد میدان شد و ضربات سنگینی به این دیو زد.

نگاه تمام آزادگان جهان به ایران جلب شد و تحت تاثیر این حمله، بسیاری مسلمان و شیعه خواهند شد.

  • Oceanus

تاریخ یک امر جزئی است. یعنی پدیده‌های تاریخی، اموری منحصر به فرد و دارای زمان و مکان خاص هستند.

وقتی می‌خواهیم پدیده‌های تاریخی را از گذشته به حال بیاوریم و استفاده کنیم، لاجرم باید ابزار فراتاریخی داشته باشیم. این ابزار فراتاریخی، عقل است.

عقل است که به امور کلی می پردازد. عقل قانون کلی تولید می‌کند و ما می‌توانیم با استفاده از عقل، امور جزئی را با هم مقایسه کنیم و یا آن‌ها را تعمیم بدهیم و کلی کنیم.

وقایع تاریخی چیزی بیش از پدیده‌های جزئی نیستند و استفاده از تاریخ تنها از عهده کسانی بر می‍اید که دارای قدرت عقل برای مقایسه و تطبیق امور جزئی باشند. 

 

 

امروزه هم دو جریان جریان عقلی غالب بیش نداریم:

یا فلسفه اسلامی را داریم که ریشه در فلسفه یونان داشته و به تدریج جنبه‌های الحادی آن حذف شد و در عصر صفویه و توسط ملاصدرا به یک نظام فلسفی قدرتمند دینی (به معنای سازگار با دین) تبدیل شد.

 

یا فلسفه‌های الحادی غرب را داریم.

 

تمامی جریان‌های ملی‌گرایانه یا قوم گرایانه امروزین ایران، یا ذیل جریان اسلامی باید اظهار وجود کنند یا ذیل جریان مدرن غربی و راه سومی ندارند.

یعنی اگرچه یک سری نمادهای محدود ملی یا قومی وجود دارد، اما چون فلسفه ندارد، نمی‌تواند نظام اخلاقی و حقوقی و سیاسی و ... تولید کند، لذا یا از بغض غرب می‌رود زیر علم اسلام یا از بغض اسلام می‌رود زیر علم غرب و ... . 

 

 

 

  • Oceanus

ما اگرچه دنیای مدرن را نمی پذیریم، اما دنیای مدرن، دارای نقاط قوتی نیز هست. ما دنیای مدرن را مطالعه می‌کنیم تا نقاط قوت آن را بگیریم و به اندوخته‌های خود اضافه کنیم.

 

اما چرا الباقی اندیشه‌های مهم دنیا را مطالعه نمی‌کنیم؟

۱. ضعف ارتباط و ترجمه موجب شده است که بسیاری از اندیشه‌های موجود در جهان وارد ایران نشود. مثلا منتبع مطالعه فلسفه و عرفان چینی خیلی کمتر از منابع مطالعاتی برای شناخت فلسفه و عرفان کشورهای غربی است.

 

۲. بسیاری از اندیشه‌ها مکتوب نشدند یا اگر شدند، از بین رفتند. برای مثال، از ایران باستان تقریبا هیچ اثر علمی باقی نمانده است و ما اصلا راهی برای دسترسی به دانش و تفکر مردم آن زمان نداریم. (یافته‌های تاریخی ایران یا ذیل اندیشه اسلامی تفسیر می‌شوند یا مدرن)

 

۳. فضای دانش و تفکر در ایران به شدت متأثر از جریان‌های قدرت است و ترجمه‌های علمی، متاثر از همین نزاع است. یعنی همین دنیای مدرن هم به طور کامل برای ما ترجمه نمی‌شود، بلکه غالبا آن قسمت‌هایی ترجمه می‌شود بتواند به اسلام و انقلاب اسلامی آسیب برساند.

  • Oceanus

مسجد پارک قیطریه

۱۹
فروردين

شنیدم طبق برنامه‌های شورای شهر، تهران حدود ۴۰۰ مسجد کم داره که باید ساخته بشه.

حدس می‌زنم پشت این قانون یک ایده اجتماعی هم باشه ولی فعلا کار ندارم.

مسأله جالب، ورود سنگین و پرحجم رسانه‌های اصلاح‌طلب به این مسأله مانند زمان مرگ مهسا امینی است. سر قضیه آقای صدیقی هم خیلی خودشون رو خفه کردند.

ولی ظاهراً طرفدارانشون خسته هستند. 

البته شاید بگید که این مسأله خیلی جزئی و محلی است و ربطی به کل کشور ندارد، اما در پاسخ میشه گفت که ظاهر چیز دیگری است. یعنی خیلی‌ها دارن ورود می‌کنند و مسأله رو دارن ملی می‌کنن و خودشون هم تصریح می‌کنند که پارک قیطریه بهانه است و جای دیگه نشانه است. (افرادی مانند فاضلی و رنانی)

 

من اگر پست و مقامی داشتم، چند وقت یه بار یه مسأله اینطوری درست می‌کردم و اینا رو همیشه خسته نگه می‌داشتم. زیمل، جامعه‌شناس مشهور آلمانی، یه مطلبی در مقاله کلانشهر و حیات ذهنی داره که مضمونش اینه: در کلانشهر، اگر بخواهیم نسبت به همه چیز واکنش نشون بدیم، از بین می‌ریم، چون دستگاه ادراکی ما چنین ظرفیتی نداره، پس ناچار باید بعضی چیزها رو نبینیم تا بقا پیدا کنیم.

 

  • Oceanus

خیلی از رشته‌های علمی که در دانشگاه‌های مدرن هستند، در نظام‌های علمی کهن ایران و غیرایران هم بوده است و بعضی فکر می‌کنند اگر آن‌ها از بین نمی‌رفتند، چیزی شبیه دانشگاه امروزین می‌شدند.

 

اما یک تفاوت اصلی وجود دارد، آن چیست؟

بعضی فکر می‌کنند اهمیت و توجه به تجربه موجب رشد دانشگاه‌های غربی شده است. اما قضیه این هم نیست.

 

قضیه این است که دنیای مدرن، تجربه را بر همه چیز مقدم کرد و بنیان شهودی و عقلانی دانش را از بین برد. در نتیجه نظام تقسیم علم و رشد رشته‌های مختلف دگرگون شد.

 

این قضیه اگرچه محاسنی داشت و برخی اختراعات بزرگ در همین دوران شکل‌گرفت، اما معایب بزرگی هم داشت و بیشترین و بزرگترین جرم‌ها و جنایت‌ها را نیز سامان داد و موجب شکل گیری بحران‌های بزرگ روحی و روانی برای جوامع مدرن شد.

 

بسیاری از اندیشمندان حتی در خود دنیای مدرن به دنبال خروج از این بحران هستند ولی تا کنون موفقیت چندانی به دست نیامده است. (یا حداقل به ما نرسیده است.)

 

در جهان اسلام، علمای اهل سنت اگرچه تلاش‌های بزرگی کردند اما به دلیل ضعف فلسفی موفقیت چندانی نداشتند.

در جهان تشیع یا بهتر بگویم ایران، به دلیل وجود پشتوانه قوی فلسفه سینوی و صدرایی، این ایده به شدت زنده است و این ایده ذیل عناوینی مانند علم دینی یا وحدت حوزه و دانشگاه دنبال می‌شود.

 

  • Oceanus

گاهی اوقات قصد دارم حرف‌هایی رو بزنم که از دو چیز خجالت می‌کشم:

۱. از این حکومت دینی خجالت می‌کشم که مبادا تضعیفش کنم.

۲. از شهدایی خجالت می‌کشم که جانشان را فدا کردند تا ما در امنیت بتوانیم تحصیل و خدمت بکنیم.

  • Oceanus

حوزه علمیه، نظام آموزشی جهان اسلام است. این نظام در گذشته شامل همه‌ی رشته‌های علمی عصر خود می‌شد، اما به مرور زمان و با شروع افول تمدن اسلامی و نزاع علما و سلاطین بر سر قدرت، ذره ذره حوزه ضعیف شد و رشته‌های علمی یکی پس از دیگری از نظام حوزه حذف شدند تا اینکه تنها دروس رسمی حوزه در عصر پهلوی، فقه و اصول بودند. دروسی مثل فلسفه، عرفان و تفسیر نیز به طور خصوصی و در محافل شخصی علما دنبال می‌شد.

در دوران قاجاریه و پهلوی، سلاطین عصر مانند خلفای عباسی به واردات علم پرداختند، با این تفاوت که این بار، صرفا به ترجمه و وارد کردن کتاب و عالمان غیرمسلمان اکتفا نکردند، بلکه نهاد علم را وارد کردند. در حقیقت دانشگاه وارد ایران شد تا جای حوزه را بگیرد اما از بخت بد غربگرایان، از سویی دانشگاه‌های غربی آن قدرت و هیمنه قبل را نداشت و از سوی دیگر، حوزه‌های علمی‌شیعی، پشتوانه علمی و فرهنگی قدرتمندی داشتند، لذا حوزه علمیه حذف نشد.

 

تمام بحث وحدت حوزه و دانشگاه هم همینه که چطور این دو تا نهاد آموزش عالی رو باهم سازگار کنیم!

 

 

توی‌غرب، نهاد علمی کلیسا به دانشگاه تبدیل شد، یعنی یک حرکت بومی‌ و درون‌زا بود. خیلی از دانشگاه‌های معتبر فعلی در اروپا و آمریکا هم کلیسا بودند. خیلی از دانشمندان قدیمی هم کشیش بودند.

اما دانشگاه در ایران وارداتی است و باید بومی‌ سازی شود. البته یک اندیشه بالاتر هم هست که می‌گوید دانشگاه باید اسلامی شود. اگر ما دانشگاه اسلامی داشته باشیم، در حقیقت توانسته‌ایم حوزه و دانشگاه را در هم ادغام کنیم و دیگر دو نهاد علمی نداریم.

  • Oceanus

حالا که آقا گفتند جهش تولید با مشارکت مردم، یک عده راه افتادن و میگن یعنی تعاونی!

اما نکات لازم به توجه:

۱. تجربه تعاونی بارها توی ایران تکرار شده و تجارب ناموفق فراوانی داریم. (رک کتب جامعه‌شناسی توسعه روستایی خصوصیا کتاب آقای ازکیا) اگر قرار بر تعاونی باشد، باید شرایط فراوانی رعایت شود تا موفق شود.

۲. راه‌های فراوان دیگری برای مشارکت مردم هست، مانند رشد و گسترش فعالیت‌های تولیدی خرد.

 

مثلا تو بازار ایران یک نفر می‌تواند برود خودش قطعات پژو یا پراید را بخرد و ماشین را بهتر از کارخانه سرهم کند! ولی فعلا حکومت اجازه چنین کاری را نمی‌دهد.

این قضیه تو خیلی از صنایع دیگه هم می‌تواند تکرار شود. فقط اجازه حکومت را می‌خواهد.

 

 

  • Oceanus

اقتصاد فرهنگی ۴

۰۳
فروردين

خیلی از امور نظیر میزان افزایش حقوق کارگران، آپارتمان سازی و خیلی از عوارض‌ها و مالیات‌ها، سیاست‌هایی است که به جهت حفظ منافع کانون‌های قدرت و ثروت صورت می پذیرد و دلیل علمی ندارد.

اما چون چندتا اقتصاددان این حرف را می‌زنند، اینگونه القا می‌کنند که این سیاست‌ها براساس محاسبات دقیق ریاضی طراحی شده‌اند و هرکاری غیر از این، خسارات فراوان به بار می‌آورد.

  • Oceanus

بر اساس یک شاخص جدید رفاه جهانی، کشور بریتانیا (پادشاهی متحده) به لحاظ شاخص سلامت روان دومین کشور بدبخت در جهان است.

 

اوکراین علیرغم درگیر بودن در جنگ امتیاز 60 را به دست آورده و کشور یمن نیز با وجودی که در دهه گذشته با یک جنگ ویرانگر و محاصره و قحطی مواجه بوده با امتیاز 59 از انگلیس 10 رتبه بالاتر است. 

 

البته بریتانیا تنها کشور غربی ثروتمندی نبود که عملکرد ضعیفی در این شاخص داشته و این گزارش اشاره کرده که این الگو نشان می‌دهد که "ثروت بیشتر و توسعه اقتصادی لزوما به رفاه روانی بیشتر منجر نمی‌شود."

 

 

متن کامل خبر:

 

https://www.asriran.com/003zms

  • Oceanus

وقتی فرهنگ اصلاح بشود:

۱. بسیاری از زیاده خواهی‌ها و حرص و طمع‌ها از بین می‌رود.  بسیاری از گران‌فروشی‌ها، کم فروشی‌ها، دزدی‌ها و چشم و هم چشمی ‌ها از بین می‌رود و روح و روان مردم آرام می‌شود.

۲. مصرف بهینه می‌شود.

۳. بسیاری از امور لغو از بین می‌رود. هزینه‌های بسیار بالایی که صرف امور لغوی مانند لوازم آرایشی، فست فود ها، عمل‌های زیبایی و ... می‌شود در جای درست از مصرف می‌شود. حتی نظام شغلی هم اصلاح می‌شود. امروزه بسیاری از پزشکان به دلیل پول فراوانی که در صنعت زیبایی وجود دارد، رشته‌های تخصصی مورد نیاز دیگر را رها می‌کنند و وارد عرصه پوست و مو و زیبایی می‌شوند.

 

در مجموع اینکه بسیاری از هزینه‌های مادی و معنوی از بین می‌رود و می‌شود به جای آن به امور ضروری‌تر پرداخت.

  • Oceanus

حدود صد سال پیش تالکوت پارسونز تلاش کرد که به جامعه علمی بفهماند که اقتصاد امری جدا از فرهنگ و اجتماع نیست و تقریبا موفق شد.

یعنی اقتصاد به جامعه‌شناسی وابسته است.

یعنی امر اقتصادی به امر اجتماعی و فرهنگی وابسته است.

یعنی اینکه شما چه فکری بکنید و چه عقاید و ارزش‌هایی داشته باشید، در مسیر اقتصاد شما موثر است.

یعنی اقتصاد خنثی نداریم.

  • Oceanus