بعضیا میگن جمهوری اسلامی، مدینهی فاضله است اما با توجه به مشکلات موجود، این سوال پیش میآید که ما چه جور مدینهی فاصلهای هستیم که این همه مشکلات داریم؟
همون بعضیا میگن ملاک تفکیک مدینهی فاضله از غیر فاضله، رییس مدینه است نه مشکلات و چون تو جمهوری اسلامی، رییس مدینه نائب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، پس جمهوری اسلامی، مدینهی فاضله است.
اما این حرف یک اشکال دارد:
حکمای اسلامی مثل فارابی، وقتی میخوان از انواع مدینه صحبت کنند، ملاک اصلی مدینه رو هدف مردم از اجتماع و تعاون میدونن. یعنی قصد و غرض این مردمی که دور هم جمع شدن رو از همه چیز مهمتر میدونن.
اگر هدف از اجتماع و تعاون مردم ایران، سعادت و امور معنوی باشد، آن وقت ما مدینهی فاضله هستیم. اما اگر هدف ما، صرفا رفع نیازهای مادی و رفاه و آسایش دنیوی باشد، جامعهی ما مدینهی فاضله نیست.
متاسفانه جامعهی ما خیلی قاطی پاتیه و راحت نمیشه راجع به هدف مردمش قضاوت کرد. تکثر اهداف در جامعهی ما زیاد است. یک عدهی قلیلی که هدف آنها از اجتماع، سعادت بود، بر دیگر اقلیتها پیروز شدند و حکومت را به را دست گرفتند. این یعنی که جهتگیری کلی ما به سمت مدینهی فاضله است، اما اینکه بگیم ما مدینهی فاضله هستیم سخته.
با این حال بیاید فرض کنیم ما مدینهی فاضله هستیم اما بازهم یک مدینهی فاضلهی به شدت سست و ضعیف هستیم. چرا؟!
چون یکی از ویژگیهای مدینهی فاضله، عدالت است. چقدر در جامعهی ما عدالت وجود دارد؟! به نظر من خیلی کم. به میزان ناعدالتی موجود در جامعه، ما از مدینهی فاضلهی واقعی فاصله داریم و عقبیم.
دلیل دیگهش هم اینه که گفتیم هدف سعادت خیلی مهمه. اما الان وقتی صحبتهای حاکمان جمهوری اسلامی رو گوش میدهیم، به غیر از کلام رهبری، سعادت را مهجور و منزوی میبینیم. یعنی اگرچه رییس اول مدینهی جمهوری اسلامی، شخص مناسبی است، اما رؤسای بعدی چندان لایق نیستند.
نتیجهگیری:
ملاک و معیار اصلی مدینهی فاضله، نه رییس مدینه است، نه مشکلات مادی آن، بلکه ملاک اصلی، اهداف مردم و به تبع آن، عدالت در جامعه است.رییس اول مدینه و پس از آن رؤسای بعدی جامعه، نمودی از حاکمیت سعادت و عدالت بر جامعه است و میزان مفاسد موجود در حاکمان، شاخص اصلی مفاسد جامعه است.