تمرین جامعه‌شناسی

سعی می‌کنم به عنوان یک جامعه‌شناس، پدیده‌های اطرافم را تبیین کنم

تمرین جامعه‌شناسی

سعی می‌کنم به عنوان یک جامعه‌شناس، پدیده‌های اطرافم را تبیین کنم

تمرین جامعه‌شناسی

طلبو
دانشجو
اهل مطالعات جامعه‌شناسی
مشتاق شنیدن و دیدن نقد شما

بایگانی
پیوندها

۴ مطلب در آبان ۱۴۰۴ ثبت شده است

یکی از قوی‌ترین جریان‌های فرهنگی که در تاریخ ایران وجود داشته است، روحانیت است.

حداقل از زمان صفویه تا امروز، کمتر تحول بزرگی بوده است که روحانیت، بخشی از آن نبوده باشد.

دشمنان هم به این قضیه توجه داشته‌اند و همیشه سعی بر سرکوب روحانیت بوده است.

به شخصه واقعا یک فضای امنیتی شدیدی را در حوزه حس می‌کنم.

فقط در یک نمونه آشکار، در ماجرای تجمع در مدرسه فیضیه، صرفا به خاطر پلاکاردهایی نظیر «استخر فرح در انتظارت» بگیر و ببند راه انداختند.

اخیرا هم شنیدم که برای چند نفر از طلاب مطالبه‌گر، حکم حبس طویل المدت و شلاق صادر کردند. این طلبه‌ها از پاک‌ترین، با اخلاف‌ترین و مودب‌ترین طلابی بودند که می‌شناختم.

چند سال پیش، با این ها همکاری می‌کردم. یه بار زنگ زدند و گفتند خودت رو برای دادگاه ویژه آماده کن، اما ظاهرا معاون دادستان کل قم ورود کرد و پرونده کلا رها شد.

 

این هجمه‌های اخیر علیه روحانیت، که حتی پاش به سکوهای مجازی داخلی هم باز شده، بیشتر به این دلیل است که روحانیت در انتخابات اخیر، از جلیلی حمایت کرد و حتی بعد از انتخابات هم با پزشکیان وفاق نکرد. در حالی سال 92، بسیاری از بزرگان حوزه از حسن روحانی حمایت کردند.

 

کار به جایی رسیده است که دیگر نمی‌توان حق و باطل را مخلوط کرد. بالاخره این دولت، از سویی روند فساد و بی‌بند و باری را به صورت کاملا آشکار در پیش گرفته است و از سوی، در حال غارت و بدبخت کردن مردم است.

 

دولت و روحانیت، به نقطه‌ای رسیده‌اند که جز ستیز و درگیری، هیچ راهی ندارند.

 

 

 

 

 

+ این کانال رو بررسی کنید. البته حوصله نمی‌کنید چون این بنده خدا خیلی سخت و پیچیده صحبت می‌کنه. حالا چرا اینطوری صحبت می‌کنه؟ به نظرم چون اگر یه طوری حرف بزنه که مردم بفهمند، کارش به دادگاه و زندان میافته. eitaa.com/fatemisadr_ir

 

  • Oceanus

 

خداوند متعال حامی مومنان است و انشاالله طبق سنت‌های الهی، باران خواهد آمد، ما از بحران خارج خواهیم شد و کفار و منافقین ناامید خواهند شد.

 

اما بحول و قوه الهی، این باران طوری نخواهد بود که این دولت و حامیان آن نجات پیدا کند و رسوایی این‌ها ادامه دار خواهد بود تا توبه کنند و دست از غارت مردم و ترویج فساد بردارند.

  • Oceanus

 

برخورد چند نماینده با حمید رسایی رو که دیدم، ناخودآگاه یا این مطلب افتادم:

 

 

 

روز شنبه نهم آبان ۱۳۰۴ مجلس شورای ملی به اتفاق آرا به ماده‌واحده انقراض سلطنت قاجاریه و تفویض حکومت به رضاخان سردارسپه به اتفاق آرا در مجلس شورای ملی رای مثبت داد و در پی آن سلطنت قاجاریه پس از ۱۲۹ سال حکومت منقرض شد. 

 

اما رضاخان سردارسپه برای راضی کردن قاطبه وکلای مجلس به تصویب این لایح از خیلی جلوتر شروع به اقدام کرده بود، یعنی تقریبا از اوایل مهر و درنهایت موفق به تصویب آن در روز موعود شد. اما یحیی‌ دولت‌آبادی یکی وکلای مجلس در آن مقطع که در کنار مدرس، مصدق، حسین علا و تقی‌زاده یکی از مخالفان سرسخت این ماده‌واحده بود، در جلد چهارم خاطرات خود از شب قبل از آن روز روایتی قابل تامل دارد؛ شبی که رضاخان سردارسپه نمایندگان را به خانه خود دعوت کرده بود تا مطمئن شود که فردا قطعا رای مثبت خواهند داد. روایت او را می‌خوانیم:

 

 

روز هشتم آبان یکهزار و سیصد و چهار کارکنان سردار سپه در مجلس می‌خواهند، اطمینان کامل داشته باشند که فردای آن روز در موقع رای گرفتن بر خلع قجر و نصب سردار سپه اکثریت کامل خواهند داشت و چون که رای مخفی گرفته می‌شود و معلوم نخواهد بود کی مثبت رای داده است و کی منفی از این رو می‌خواهند از نمایندگان امضا بگیرند که آن‌ها رای مثبت خواهند داد در صورتی که باز هم مشکل است معلوم باشد کی رای مخفی را منفی داده است گرچه امضا مثبت کرده باشد.

 

بدیهی است هیأت‌رئیسه مجلس این تدبیر را برای به دست آوردن رای یک عده‌ای که درباره آن‌ها مشکوک می‌باشند نموده است و الا کارکنان سردار سپه را می‌شناسند و می‌دانند عدد آن‌ها بیش از نصف نمایندگان است این است که ورقه حاضر کرده صورت پیشنهادی را که به آن رای گرفته می‌شود بالای آن نوشته می‌دهند کارکنان خود امضا می‌کنند و در شب هشتم آبان مجلسی در خانه سردار سپه کرده مرکب از یک عده هیأت‌رئیسه مجلس و یک عده از روسای نظام و نظمیه و اشخاصی را از نمایندگان به آن مجلس به عنوان این‌که سردار سپه آن‌ها را خواسته دعوت کرده آن‌جا از آن‌ها امضا می‌گیرند که دیگر مجال گفت‌وگو نبوده باشد نگارنده در این روز به واسطه کسالت مزاج به مجلس نرفته از این موضع اطلاعی ندارم.

 

شب است، ساعت ده در حیاط را می‌زنند صاحب‌منصبی است، می‌گوید: از طرف حضرت اشرف آمده‌ام شما را احضار فرموده‌اند. می‌پرسم: درشکه‌ای، اتومبیلی آورده‌اید؟ می‌گوید: خیر. [می‌گویم] در این وقت شب وسایل نقلیه عمومی مشکل به دست می‌آید و راه دور است چه باید کرد؟ می‌گوید: نمی‌دانم به من امر شده است به شما بگویم فورا بروید به منزل حضرت اشرف. می‌پرسم: شما مامور هستید مرا ببرید؟ می‌گوید: خیر ولی باید مطمئن باشم که رفته‌اید.

 

ناچار روانه شده نزدیک نصف شب است به منزل سردار سپه می‌رسم.

 

اطاق‌ها همه روشن است و جمعی از تجار و کسبه دیده می‌شوند که در اطاق‌ها نشسته یا خوابیده‌اند و این‌ها متحصنین هستند. سر پله عمارت یکی از نمایندگان مجلس از کارکنان سردارسپه دیده می‌شود، مانند قراول ایستاده است. از او می‌پرسم حضرت اشرف کجا هستند، می‌گوید: اندرون. [می‌پرسم] پس کی مرا احضار کرده است؟

 

می‌گوید: بروید در زیرزمین آن‌جا تکلیف شما معین می‌شود. می‌فهمم احضار از طرف سردارسپه حقیقت نداشته است و این تدبیری بوده که از طرف کارکنان سردارسپه به کار رفته ناچار می‌روم به اطاق زیرزمین [می‌روم] جمعی از نمایندگان و صاحب‌منصبان نظام و نظمیه در اطراف نشسته، میزی در وسط است و روی میز ورقه‌ایست.

 

به محض نشستن «یاسایی» نماینده سمنان ورقه را برداشته به دست من داده می‌گوید: امضا کنید. ورقه را می‌خوانم و می‌فهمم مطالب چیست و می‌بینم مابین شصت و هفتاد نفر از یکصد و بیست نفر نماینده آن را امضا کرده‌اند.

 

 دیدن این ترتیب و عنوان غیرواقع احضار شدن از طرف سردار سپه طوری مرا منزجر ساخته است که هر پیش‌آمد ناگواری را بر این حال ترجیح می‌دهم. ورقه را روی میز می‌گذارم.

 

 نماینده سمنان با تشدد می‌گوید: امضا کنید! جواب می‌دهم: اگر رأیی داشته باشم در مجلس شورای ملی می‌دهم نه در این سردابه. می‌گوید: اگر امضا نکنید بد خواهد شد.

 

این‌جا من صدای خودم را بلند کرده می‌گویم: مرا تهدید می‌کنید؟ !از این بدتر برای من چه می‌شود؟ صدای من که بلند شد از اطراف آمدند ببینند چه خبر است. یکی از نمایندگان که در این صحنه رل بزرگی بازی می‌کند با نگارنده دوست و شخص بافتوتی است، میرزاعلی‌اکبرخان داور جای خود را تغییر داده نزدیک می‌نشیند و خیرخواهی می‌کند که اندکی ملاحظه کرده اسباب دردسری برای من فراهم نشود و چون یقین می‌کند امضا نخواهم کرد.

 

 به حاضرین رو کرده می‌گوید: اجازه بدهید با فلانی در باغچه گردش کرده برگردیم. هر دو درآمده نگارنده با وسیله نقلیه یکی از دوستان که اتفاقا می‌رسد خود را به منزل می‌رساند و داور به حوزه‌ای که بوده برمی‌گردد. فردا در مجلس رای خود را خواهد داد. (حیات یحیی، جلد چهارم، تهران: عطار، ۱۳۶۲، صص ۳۸۲-۳۸۱)

 

 

منبع متن:

asriran.com/004eeE

  • Oceanus

بنزین فتنه

۱۳
آبان

 

ظاهراً حذف بخشی از ارز ترجیحی در راه است.

 

از آن بزرگ‌تر، ظاهراً تصمیم بر گران کردن بنزین است.

 

 

فارغ از اینکه این سیاست‌ها خوب یا بد هستند، نکته‌ی مهم‌تر این است که سیاستگذاران و مسئولان ما غالبا خوب نیستند.

 

لذا سیاست درست را هم اشتباه اجرا می‌کنند و مردم را بدبخت می‌کنند.

  • Oceanus