یادداشت‌های شخصی بنده

یادداشت‌های شخصی بنده

یک طلبه
که دانشگاه هم رفته
اهل مطالعات علوم اجتماعی
مشتاق شنیدن و دیدن نقد شما
**********
«توضیحات در بخش "درباره‌ی بنده"»

تطبیق کتاب "خودکشی" بر کتاب "قواعد روش جامعه‌شناسی"

سه شنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۰، ۱۱:۰۰ ب.ظ

در این مطلب قصد دارم مبانی دورکیم در کتاب "قواعد روش جامعه شناسی" را بر کار دیگرش، یعنی "خودکشی" تطبیق دهم و ببینم آیا قواعدی که خودش گفته است، در این اثر رعایت شده است یا خیر.

فقط یک نکته را باید لحاظ کرد:  از اونجایی که محور مطالعات من مربوط به پیش‌بینی در علوم اجتماعی است، فقط قسمت‌هایی را را بررسی کردم که به این موضوع ربط داشته باشد.

اهم مبانی دورکیم در کتاب قواعد روش:

وجود واقعیت اجتماعی به عنوان موضوع علم اجتماعی

تقدم نظریه بر مشاهده و پرهیز از مفاهیم و نظریات ذهنی، بدون پشتوانه تجربی

اصل علیت و وجود قوانین علی در جامعه

موضوع علم اجتماعی در کتاب "خودکشی":

«روش جامعه‌شناسانه که به عنوان یک اصل اساسی در بیشتر موارد به ان عمل می‌کنیم، با این تاکید که واقعیت‌های اجتماعی را باید به صورت یک شیء در نظر گرفت، یک واقعیت بیرونی نسبت به فرد است.»[1]

«این علم، باید به شناختی از واقعیت دست یابد که در قلمرو علوم دیگر نباشد و چنانچه قرار بر این باشد که هیچ واقعیتی خارج از آگاهی فرد وجود نداشته باشد، جامعه‌شناسی با کمبود موضوع مرتبط به خود، مواجه خواهد شد.»[2]

«فرد تحت تاثیر واقعیت اخلاقی فراتر از خود به نام "واقعیت جمعی" قرار می‌گیرد.»[3]

«در حقیقت، اگر به جای اینکه در خودکشی چیزی جز حوادث جزیی و رویدادهای جداگانه و نامرتبط با هم را ببینیم که از یکدیگر جدا هستند و می‌باید هر کدام به طور جداگانه بررسی شوند، مجموعه‌ی خودکسی‌های صورت گرفته در یک جامعه‌ی معین را در طول دوره‌ی مشخص به عنوان یک کل در نظر بگیریم، تصدیق خواهیم کرد که این جمع کل که بدین سان به دست می‌آید، جمع ساده‌ای از واحدهای مستقل یک کل که اجزایش با هم جمع شده نیست، بلکه خودش بنفسه حقیقت ویژه‌ای را تشکیل می‌دهد که دارای وحدت خاص و فردیت مخصوص به خود اوست. و در نتیجه دارای طبیعت خاصی است و این طبیعت علاوه بر آن، به اعلا درجه اجتماعی است.»[4]

دورکیم راجع به علل روانشناختی خودکشی می‌گوید: «همه‌ی این علل خود تحت تاثیر یک وضعیت کلی‌تری است... آن حالت عمومی باعث می‌شود که آن عوامل جزیی موجب خودکشی‌ها باشند و در نتیجه آن حالت عمومی علت تعیین کننده‌‌ی واقعی خودکشی‌ها است.»[5]

دورکیم جامعه‌ را ترکیبی از افراد که می‌داند که آثار خاص خود و غیرقابل تقلیل به افراد را دارد، مانند ترکیبات شیمیایی و زیستی.[6]

منظور از وجود حقیقی جامعه: «منظور ما از این طرح مسلما این نبوده که بگوییم جامعه بدون فرد تحقق‌پذیر است. این یک امر پوچ آشکاری است ... لیکن منظور ما این بود که ... گروه که از پیوند افراد تشکیل می‌شود واقعیتی از نوع دیگری غیر از هر فرد است»[7]

 

رابطه نظریه و مشاهده در کتاب "خودکشی":

«بنابراین اولین وظیفه‌ی ما باید منظم ساختن واقعیت‌هایی باشد که قرار است تحت عنوان خودکشی مورد مطالعه واقع شود. برای این کار ما باید جستجو کنیم که آیا در میان انواع مرگ، مواردی هست که دارای آن‌گونه ویژیگی‌های مشترک عینی باشد تا توسط مشاهده‌کننده‌ی بی‌طرف خوب شناخته شود و در عین حال تا آن حد خاص باشد که مشابه آن‌ها را در جای دیگر نتوان یافت و همین طور به حد کافی به مواردی که معمولا زیر نام خودکشی ذکر می‌شود، نزدیک باشد تا بتوانیم بدون آنکه به استعمال کلمه لطمه وارد شود، همان اصطلاح معمول را حفظ کنیم.»[8]

«حال بهتر می‌توان فهمید که ارائه‌ی یک تعریف عینی از خودکشی چه فوائدی در بر دارد و چرا باید درباره‌ی آن پافشاری کنیم.»[9]

«از این رو مشاهدات، این فرضیه‌ی ما را تایید می‌کند.»[10]

«به طور معمول برای حل مساله، ابتدا با طرح و بیان یک مفهوم خاصی از آرمان اخلاقی، سعی می‌شود نشان داده شود که خودکشی از نظر منطقی موافق یا مخاله آن آرمان است... استنتاجی که بدون نظارت باشد همیشه مشکوک است، و افزون بر آن، در این نوع استنتاج نقطه آغاز با قیاس منطقی ناب احساس فردی است، زیرا هرکسی به سبک و روش خود این اخلاق آرمانی را که به عنوان قضیه طرح می‌شود در می‌کند. به جای عمل به این شکل، ابتدا باید در صدد جستجوی این امر در تاریخ باشیم که در واقع، چگونه مردم (ملت‌ها) خودکشی را از نظر اخلاقی ارزیابی کرده‌اند، بعد سعی کنیم علت‌های این ارزیابی را تعیین کنیم. از این رو تنها باید دید که این دلایل با چه معیاری در سرشت جوامع فعلی بنا نهاده شده است.»[11]

اصل علیت و وجود قوانین علی در کتاب "خودکشی":

«علم زمانی از ویژگی "پیشرفته بودن" برخوردار می‌شود که قوانین ناشناخته را کشف کند و یا حداقل به حقایقی دست یابد، که از طریق آن، در قواعد و شکل‌بندی مشکلات موجود، تعدیل و اصلاحاتی صورت گیرد؛ هرچند راه حل نهایی را ارائه ندهد.»[12]

«در حقیقت تنها در حدی که علت‌های موثر (خودکشی‌ها) تفاوت دارند، انواع خودکشی‌ها نیز می‌تواند متفاوت باشد.»[13]

«پیشینه‌ی واحد یا گروهی از پیشینه‌ی یکسان، نمی‌توانند گاهی یک نتیجه و گاهی نتیجه‌ی دیگری به همراه داشته باشند. چون در این صورت تفاوتی که دومی را از اولی مشخص می‌گرداند، خودش بدون علت خواهد بود، که این مساله با اصل علیت مغایرت دارد.»[14]

«به ماهیت پدیده با شناخت علت وجودیش بهتر می‌توان پی‌برد، تا اینکه تنها به شناخت خصوصیت، هر چند ضروری آن، اکتفا شود.»[15]

«طبقه‌بندی علت‌شناسی که پایه و اساس کار را فراهم می‌سازد»[16]

دورکیم از ثبات نسبی آمار خودکشی و تغییر مداوم علل شخصی، نتیجه می‌گیرد که علتی ثابت که فراتر از افراد است، برای خودکشی وجود دارد که آن جامعه است.[17] «تعداد ثابت خودکشی‌ها تنه می‌تواند وابسته به علت مشابهی باشد که بر افراد اشراف داشته و بعد از آن‌ها به حیات خود ادامه می‌دهد.»[18]

 

پیش‌بینی‌های موردی دورکیم:

دورکیم در پایان کتاخودکشی، برای حل معضل خودکشی، با توجه به قانون رابطه‌ی عکس خودکشی و همبستگی، پیشنهاد ایجاد صنف حرفه‌ای را مطرح می‌کند. «از این رو یک گروه کاملا متفاوت نیز می‌تواند همان اثر را داشته باشد، مشروط بر آنکه دارای همان پیوستگی و وحدت باشد. باری جدا از اجتماع دینی، خانوادگی و سیاسی، جامعه‌ی دیگری نیز وجود دارد، که تا حال ذکری از آن به میان نیامده است، آن اجتماعی است که تمام کارکنان از یک سنخ را با اتحاد و پیوستگیشان دربر می‌گیرد و شامل تمام کسانی است که در یک وظیفه و کار واحد یعنی گروه شغلی یا تعاونی همکانی دارند.»[19]

«می‌توان پیش‌بینی کرد که باز هم جنسیت مرد و زن بیشتر از یکدیگر متمایز خواهد شد. فقط این اختلافات، بیش از گذشته، به لحاظ اجتماعی مورد استفاده قرار خواهد گرفت.»[20]

 

[1] (دورکهیم, 1393, ص. بیست و هفت و بیست و هشت)

[2] (دورکهیم, 1393, ص. بیست و هفت)

[3] (دورکهیم, 1393, ص. بیست و هفت و بیست و هشت)

[4] (دورکهیم, 1393, ص. 8-9)

[5] (دورکهیم, 1393, ص. 155)

[6] (دورکهیم, 1393, ص. 376)

[7] (دورکهیم, 1393, ص. 388)

[8] (دورکهیم, 1393, ص. 2)

[9] (دورکهیم, 1393, ص. 280)

[10] (دورکهیم, 1393, ص. 386)

[11] (دورکهیم, 1393, ص. 398)

[12] (دورکهیم, 1393, ص. بیست و سه)

[13] (دورکهیم, 1393, ص. 151)

[14] (دورکهیم, 1393, ص. 151)

[15] (دورکهیم, 1393, ص. 152)

نقص نگاه علی از نظر دورکیم: «نقص این روش در این است که تنوعی برای انواع (نمونه‌ها)، را بدون شناخت هویت آن‌ها مفروض می‌دارد. این روش وجود خودکشی و تعدادشان را می‌تواند تشخیص دهد، اما مشخصات ویژه‌ی آن‌ها را نمی‌تواند تعیین کند.» (دورکهیم, 1393, ص. 152)

[16] (دورکهیم, 1393, ص. 333-334)

[17] (دورکهیم, 1393, ص. 373-375)

[18] (دورکهیم, 1393, ص. 380)

[19] (دورکهیم, 1393, ص. 466)

[20] (دورکهیم, 1393, ص. 475)

  • Oceanus

فلسفه علوم اجتماعی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">