یادداشت‌های شخصی بنده

یادداشت‌های شخصی بنده

یک طلبه
که دانشگاه هم رفته
اهل مطالعات علوم اجتماعی
مشتاق شنیدن و دیدن نقد شما
**********
«توضیحات در بخش "درباره‌ی بنده"»

مصلحت 92، 96، 1400

شنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۰، ۱۲:۱۶ ق.ظ

با توجه با افراد تایید صلاحیت شده در انتخابات 1400، برای خیلی‌ها این سوال پیش آمده است که چطور افرادی که این همه سال در نظام اسلامی سابقه داشته‌اند، تایید نشده‌اند؟! اگر قرار است قانون اجرا شود، خیلی از افرادی دوره‌های قبلی تایید صلاحیت شدند، مثل حسن روحانی، نباید تایید صلاحیت می‌شدند. اگر در آن دوره‌ها، قانون اجرا شده است، پس در این دوره بی‌قانونی شده است که بسیاری از افراد با همان شرایط، یا شرایط بهتر، تایید صلاحیت نشده‌اند.

به نظر من در انتخابات‌های 92 و 96 بوده است که قانون اجرا نشده است چراکه شخصی مثل حسن روحانی، همان سال 92 هم شرایط ریاست جمهوری را نداشت. مفاسد حسن روحانی و اسحاق جهانگیری در چهار سال دولت یازدهم هم به قدری زیاد بود که شورای نگهبان بتوانند آن دو را رد صلاحیت کنند.

اما یک سوال: آیا مصلحت سنجی و انجام عمل خلاف قانون برای مجاز است؟

قانون ما قانون کاملی نیست و ممکن است در برخی مواقع به بن بست بخورد، لذا در قانون پیش‌بینی شده است که در چنین مواردی، از طریق حکم حکومتی مقام معظم رهبری، خلاف قانون عمل شود. از این دست موارد هم در طول عمر جمهوری اسلامی کم نداشتیم. مواردی مانند شورای عالی سران قوا، دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی، تایید صلاحیت مهرعلی‌زاده و معین در سال 84 و حتی اگر اشتباه نکنم، دادگاه ویژه روحانیت، همگی از مصادیق حکم حکومتی مقام معظم رهبری هستند که قانونی برای آن‌ها نداریم. حالا اگر فرض کنیم در سال 92 و 96 کشور در بحرانی قرار گرفته باشد که مجبور باشد روحانی و جهانگیری را تایید صلاحیت کند، مشکلی نیست.

امّا آیا سال 92 و 96، بحرانی در کار بود؟! شاید بشه گفت بله، بحران بود. بخشی از زیادی از کشور نگاهشون به خارج از کشور و مذاکرات بود و گفتمان انقلابی که نگاهش به داخل باشه (سعید جلیلی) تک و تنها مونده بود و همه‌ی نامزدهای دیگر، او را می‌کوبیدند. بسیاری از بزرگان کشور چه حوزوی و چه دانشگاهی، چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا، همگی چشمشان به خارج بود. بسیاری از همین اصولگراها و به ظاهر مذهبی‌ها، هم‌قلب و هم‌صدای حسن روحانی بودند و بعد از برجام، سیل پیام‌های تبریک سوی روحانی روانه کردند. بسیاری از همین افراد هم نشان داده‌اند که مصالح خودشان را بر مصالح اسلام و انقلاب ترجیح می‌دهند و اگر قانون به داداشیِ آن‌ها گیر بدهد، علیه حکومت اعلان جنگ می‌کنند. اگر در آن سال‌ها، حسن روحانی و جهانگیری، تایید صلاحیت نمی‌شدند، همانطور که سال 88 علیه جمهوری اسلامی اعلان جنگ کردند، در سال 92 هم اعلان جنگ می‌کردند. آیا از این جور موارد باز هم داشتیم؟ بله که داشتیم. بسیاری از پست‌ها و مقام‌ها، حتی در سازمان‌های زیر نظر رهبری دست افرادی است که اگر به آن‌ها پست و مقام داده نشود، علیه جمهوری اسلامی اعلان جنگ می‌کنند. یک نمونه‌ی واضح و آشکار این ماجرا، داستان استعفای محمد سرافراز، رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی است. بسیاری از مردم اصلا نفهمیدند چنین کسی کی آمد و کی رفت.  حقیقت این است که رهبری در این مورد، یک شخص صالح و توانمند را به ریاست صدا و سیما منصوب کردند، اما اطرافیان ایشان در یک کودتای خاموش، سرافراز را مجبور به استعفا کردند. برای پی بردن به این ماجرا، می‌توانید کتاب روایت یک استعفای سرافراز را بخوانید. خلاصه اینکه در این هشت سال مقام معظم رهبری، خون دل زیادی خوردند و إن شاءالله در این دوره از ریاست جمهوری، یک تغییر استراتژیک یا راهبری در مسائل کشور رخ خواهد داد که إن شاءالله در مطلب بعدی توضیح خواهم داد.

  • موافقین ۴ مخالفین ۰
  • ۰۰/۰۳/۰۸
  • ۱۱۷ نمایش
  • Oceanus

انتخابات

نظرات (۱)

سلام خیلی ممنون بابت توضیحات خوب و کاملتون.

پاسخ:
سلام علیکم
سلامت باشید.
وظیفه بود.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">