تمرین جامعه‌شناسی

سعی می‌کنم به عنوان یک جامعه‌شناس، پدیده‌های اطرافم را تبیین کنم

تمرین جامعه‌شناسی

سعی می‌کنم به عنوان یک جامعه‌شناس، پدیده‌های اطرافم را تبیین کنم

تمرین جامعه‌شناسی

طلبو
دانشجو
اهل مطالعات جامعه‌شناسی
مشتاق شنیدن و دیدن نقد شما

پیوندها

ما باختیم اما بد نشد

شنبه, ۱۲ آذر ۱۴۰۱، ۰۶:۵۵ ب.ظ

حقیقتا موافق پیروزی ایران نبودم، اما برای آنکه در صف ضد انقلاب قرار نگیرم، زودتر این مطلب رو ننوشتم. اما الان که چند روزی از باخت ایران به آمریکا گذشته و هیجانات فروکش کرده این مطلب رو می‌نویسم:

مخاطبین قدیمی این وبلاگ می‌دونن که من با ورزش قهرمانی مخالفم و اون رو زاییده‌ی شهوت و غضب و مانع عقلانیت جامعه می‌دونم اما اگر این مطلب رو هم کنار بذاریم، حذف ایران خیلی هم بد نشد.

اگر تیم ایران به دور بعد صعود می‌کرد، بازیکنان تیم ملی تبدیل به قهرمانان ملی می‌شدند. حالا فکر کنید آدم‌هایی که خبر مشکلات اخلاقیشون قاره‌های مختلف رو درنوردیده، بشن قهرمان ملی و الگوی جوانان، چه شود؟! فعلا همین حسن یزدانی الگو باشه بهتره.

مطلب بعدی اینکه دشمن از طریق فوتبال، به دین و فرهنگ و حاکمیت ملی ما حمله کرده است. اگر اینها پیروز می‌شدند، ضربه‌ای که در آینده به کشور وارد می‌شد قطعا قوی‌تر می‌بود. خصوصا با این نابخردی که مذهبی‌ها در این دوره به خرج دادن و برای حمایت از تیم ملی، از دین و فرهنگ و سیاست مایه گذاشتن.

 

(از عجایب روزگار اینه که یه عده مذهبی دستی دستی تیشه به ریشه‌ی دین و حاکمیت ملی می‌زنن، بعدا انتظار دارند که دعاهاشون مستجاب بشه)

  • موافقین ۶ مخالفین ۳
  • ۰۱/۰۹/۱۲
  • ۱۶۵ نمایش
  • Oceanus

مسکویه

نظرات (۱۳)

عجیب بود این مطلب ...

متاسفم که هنوز اهمیت وحدت و یکپارچگی ملی_ فارغ از حزب و رنگ و جناح_ رو درک نکردید . متاسفم در این روز ها که دشمنان این سرزمین چشم به اختلاف و تفرقه دارن ، شما هم در این آتش میدمید و در زمین او و بعنوان مهره او بازی میکنید . اینکه علیهش شعار میدید چندان مهم نیست وقتی عملا مهره بازی او هستید .

پاسخ:
بحث من ربطی به جناح سیاسی ندارد.
من تلاش می‌کنم در جناح عقل و دین و علم باشم. وحدت حقیقی رو هم در سایه‌ی همین امور جستجو می‌کنم.

وحدت در سایه‌ی بازی، نهایتا قابلیت استفاده‌ی تاکتیکی دارد ولی در بلند مدت مضر است.

بازی بهانه ست و تیم ملی نماده ؛ نماد یکدلی و یکرنگی در عین تکثر . و این ، عین منافع ملی ست . این نوعی تمرین با هم بودنه در غم ها و شادی ها . تمرینی برای روز های مهم تر و سرنوشت ساز تر .ِ اونی هم که از روز اول خواستار تحریم فوتبال ایران شد صرفا دنبال تحریم یک بازی نبود ، بلکه دنبال این بود که "من و تو ، ما نشویم "

این حرف شما ، روی دیگرِ سنتِ روشنفکریِ ناقص الخلقه‌ی ایرانی هست که همیشه دور از مردم و صرفا در انتزاعیات زیست کرده  . مثل اونها نباشید

وحدت در سایه حقیقت واحد چیزی بود که انبیا هم بهش نرسیدن . به بهانه اون وحدت حقیقی _که چیز بدی هم نیست _ نباید اموز وحدت بخش دیگر رو تقبیح کرد . شما با این کمال گرایی نا به جا و رویه‌ی غلط و افراطی ، حقیقت رو هم ذبح میکنید .

پاسخ:
نماد یکدلی و یکرنگی، باید پاک و زیبا باشه، نه پر از کثیفی و‌ پلشتی.
نماد کثیف و پلشت، نهایتا به صورت موقت مفید است و در بلند مدت آسیب می‌زند. 
وقتی شما یه چیز کثیف و‌ به درد نخور رو می‌کنی نماد ملی، از همونجا آسیب می‌خوری. جدای از مطالبی که در متن اصلی گفتم، این چند وقت به بعضی از رفقا گفتم قبول داری ممکنه خود بازیکنان تیم ملی عمدا به آمریکا باخته باشند؟! همه گفتند بله.
از نظر راهبردی، ضرر این فوتبال برای کشور، بیشتر از سود آن‌ است، مطمئن باشید اگر با تحریم فوتبال ایران، ضرر جدی به ایران وارد می‌شد، قطعا آن را هم تحریم می‌کردند.
همچنین این مطالب انتزاعی نیست. انتزاعی یعنی کلی گویی، خصوصا کلی‌گویی های غیرمطابق با واقع. اما من کلی‌گویی نکردم، من راجع به یک اتفاق عینی در جهان خارج دارم صحبت می‌کنم. 
غیرمطابق با واقع هم نیست. نزدیک چهل درصد مردم اصلا فوتبال تیم ملی رو پیگیری نمی‌کنند. در حالت خوشبینانه، تیم ملی فرضا اگر نماد هم باشه، نماد وحدت ۶۰ درصد مردمه.
در حالت بدبینانه، بسیاری از اینها صرفا جهت تفریح فوتبال ایران رو دنبال می‌کنند. یعنی افرادی مثل من. که ماها هم هیچ وقت یک بازی رو نماد وحدت ملی قرار نمی‌دیم.
به نظر شما، وقتی احتمال وطن فروشی و خیانت در تیم ملی هست، ما می‌تونیم به چشم یک نماد وحدت ملی به اونها نگاه کنیم؟!


با این حال بیاید فرض کنیم ۶۰ درصد مردم تیم ملی رو نماد وحدت ملی می‌دونن. این چیز خوبی نیست. این یعنی ۶۰ درصد مردم در راه درستی نیستند و باید فکری به حال این مشکل کرد. 



کثافت و پلشتی ؟ وطن فروشی و خیانت ؟ ؛ مرکز افتاد برون بس که شد این دایره تنگ ...

بنظرم اگر دنبال کثافت و پلشتی هستید بهتره در وهله اول اون رو در دایره کسانی جستجو کنید که نام و نان از اسلام و انقلاب برده اند و بر گرده مردم سوارند .

خلاصه بگم ! شما به زبان بی زبانی مروج ناکارآمدی اسلام سیاسی هستید ؛ مرحبا ،خدا قوت !!

پاسخ:
عکس‌ها یا اخبار روابط این حضرات فوتبالیست رو دیدید یا مطالعه کردید؟!  همین افرادی هم که به قول شما نام و نان از اسلام برده‌اند و برگرده مردم سوارند، اتفاقا با شما هم  نظرند. سرتاپای این حکومت داشته از تیم ملی حمایت می‌کرده. فعلا این شما هستید که با این‌ها تو یه تیم هستید و ما رد پلشتی رو خوب زدیم و راهمون رو سوا کردیم.

راجع به اسلام سیاسی هم دیدگاه‌های گوناگونی وجود داره و صرفا یک دیدگاه نیست و دیدگاهی که من از اون حمایت می‌کنم، در اقلیت محض قرار داره.من هم از مخالفین اسلام فحش می‌خورم و هم موافقین. چه درست بگم و چه غلط، تاثیر خاصی در جامعه نداره، لذا شما خیلی خودتو ناراحت نکن. من و امثال من اگر موفق بشیم، شاید صد سال دیگه اثر حرفامون تو جامعه نمایان بشه. فعلا مشتری نداریم.

سلام

 

به نظرم فارغ از عملی بودن فرمایش و نظر شما و اینکه مشتری داره یا نه, با عقل ناقص خودم حس میکنم فرمایش شما به حق نزدیک تره.

 

البته ذکر یک نکته هم شاید بد نباشه, ممکنه ابزاری تو مقطعی برای حفظ یا دستیابی به هدفی مثلا روحیه و وحدت استفاده بشه ولی اینکه اون ابزار بعدا هم قابل استفاده باشه محل سواله, و یا اینکه اون ابزار بعدا علیه اون هدف قرار نگیره هم دغدغه جدی و مهمیه ... 

البته اینکه هدف ابزار رو توجیه میکنه هم حرفیه و خیلی مطلق نمیشه پذیرفت یا رد ش کرد. هرچند تو احکام شرعی هم مثلا استثنائاتی داریم و بالفرض خوردن گوشت میته رو در عین حرام بودن برخی جاها جایز میدونه و از این قبیل.

 

پس به نظرم موقعیت استفاده از اون وسیله هم اهمیت داره, ولی در کل همونطور که عرض کردم به نظرم فرمایش شما به حق نزدیک تره و بسیار قابل تامله؛ لااقل برای من که یه عمل یا رفتار خودم رو فقط در سطح ش نبینم و ابعاد و لایه های مختلف رفتار خودم رو هم در نظر داشته باشم.

پاسخ:
سلام علیکم
ممنون از نظر شما.

خیلی وقته که این مطلب او ذهنم بود، اما چون میدونستم طرفداران فوتبال زیاد هستند، نخواستم وسط عشق و حالشون، اعصابشون رو خرد کنم.

اصلا همه چیز رو هم که بذاریم کنار، فقط به بازگشت آدمی مثل تاج و برکناری اسکوچیچ هم فکر کنیم، می‌بینیم که اوضاع فوتبال ما خیلی خرابه و نمیشه سرمایه‌گذاری بزرگی روی اون انجام داد.

رد پلشتی و کثافت رو در انهاماتی جستجو کنید که میرنید و تعمیم میدید به همه . این رفتار نه تنها اسلامی نیست که حتی انسانی هم نیست . چه بسا شامل "حد شرعی" هم میشه !! بعید میدونم اطلاع نداشته باشید ... 

این رفتار شما حاکی از اینه که برای تبلیغ خودتون راهی جز حذف و طرد دیگران ندارید ؛ و این خصلت بازنده ها و ورشکسته هاست .

اینده شما و امثال شما رو امام خمینی پیشبینی کرد . همون آینده ای که برای کلیسا رقم خورد . و حیف از انقلاب اسلامی که قربانی کج فهمی ها شد

پاسخ:
انسانی و اسلامی چیه برادر. یه جست‌وجوی ساده توی اینترنت نیاز داره تا ببینید بعضی از این فوتبالیست‌ها چه کاره هستند. تعمیم هم ندادم. 
داستان حد و‌تعزیر هم فرق می‌کنه که هیچکدام شامل من نمی‌شود، چون اسنادش موجود است.

علی ای حال، اگر ما ورشکسته و بازنده هستیم، خب ما رو رها کنید و خون خودتان را کثیف نکنید. بحمدالله آینده‌ی ما هم پیش‌بینی شده و معلوم است.


با این حال از نظرات شما سپاسگذارم. داشتم به نظرات شما فکر می‌کردم، دیدم چندبار تغییر چارچوب دادید که زیبا بود. اول از باب جناح سیاسی وارد شدید، بعدش روشنفکری، بعدش اسلام سیاسی و حالا هم بحث حد شرعی و کج‌فهمی. این تغییر جهت‌های شما باعث ورزیدگی من شد. 
منم از باب تشکر بابت نظراتتون، یک نکته عرض می‌کنم:
اکثر مطالب بنده در چارچوب فلسفه صدرایی و‌ مشایی یا جامعه‌شناختی مطرح میشه. لذا برای شکل‌گیری یک گفت‌وگو یا بحث خوب، باید از این منظر وارد بشید و الا به جایی نمی‌رسیم.

نگفتم در انتزاعیات سیر میکنید ؟ همه اینها زمانی به درد میخوره که بتونید برای منِ عوام هم بصورت ساده توضیح بدید . وگرنه به رخ کشیدن اینها چیزی جز فخر فروشی نیست !!

پاسخ:
گفتنی ها را گفتیم.

شما فکر کنید پزشک حاذقی هست که مشکلات اخلاقی داره و پزشک دیگه‌ای که کارش خوب نیست ولی دیندار! 

شما کدوم رو انتخاب می‌کنید که بهش مراجعه کنید؟

اگه به پزشک اول مراجعه کنید و شما رو به خوبی درمان کنه آیا ازش تشکر نمی‌کنید؟

اگه فرزندتون گفت که من میخوام مهارت این پزشک رو داشته باشم؛ شما مانعش می‌شید؟؟؟

.

 

فوتبالیست‌های ما هم برای این کشور تلاش کردن، برای شادی این مردم تلاش کردن.

حالا چه ربطی به زندگی شخصیشون داره؟؟

یک سوال دیگه

یعنی اگه بدونیم یه فوتبالیست اروپایی کاردرست رو جذب کنیم؛ تیممون پیشرفت می‌کنه. باید بگیم نه این کافر هست نباید بیاد توی تیم؟؟

پاسخ:
پزشک تا موقعی که سرش تو کار خودش باشه، باهاش مشکلی نداریم، اما وقتی پزشک پایش را از گلیم خودش درازتر کند و پست‌های مدیریتی را اشغال کند، مشکل آفرین می‌شود. برای مثال در اوایل بحران کرونا فقط پزشکان تصمیم می‌گرفتند و مشغول بحران آفرینی بودند اما بعداً متخصصان دیگر رشته‌ها هم اضافه شدند و ماجرا کنترل شد.

مشکل دیگر هم این است که متاسفانه وقتی یک نفر در یک رشته متخصص می‌شوند، مردم عادی در همه‌ی زمینه‌ها از او تبعیت می‌کنند. مثلا ممکن است فردی صرفا دکتر خوبی باشد، اما عده‌ای در سیاست هم از او تبعیت می‌کنند.


الان مشکل ما با فوتبال هم همینه. یعنی یکیش اینه که وقتی اینا فوتبالیست خوبی میشن و تلویزیون و دیگر رسانه اینقدر اونا رو تبلیغ می‌کنن، اینا در عرصه‌های دیگه هم اثرگذار میشن. نمونه‌ی عینیش نقش آفرینی علی کریمی در اغتشاشات اخیر است.

مشکل بعدی هم اینه که نهادهای فراملیتی و چند ملیتی مثل فیفا، حاکمیت ملی کشورها رو تضعیف می‌کنند و قوانین اون‌ها رو زیر پا میذارن.

این موارد اختصاصی به فوتبال نداره، در دیگر فدراسیون‌ها و کمیته ملی المپیک هم وجود داره.
برای مثال، جودوی ایران به خاطر بازی نکردن ایرانی‌ها مقابل اسرائیل تعلیق شده و ما تحت فشاریم تا اسرائیل رو به رسمیت بشناسیم.

<مثلا ممکن است فردی صرفا دکتر خوبی باشد، اما عده‌ای در سیاست هم از او تبعیت می‌کنند.>

خب این مشکل‌ اون فرد یا مشکل ما ؟

یعنی آیا یک شخصیت معروف حق بیان دیدگاه و طرز فکری که مخالف ما هست رو نداره؟

آیا مشکل از اقشاری هستن که بدون فکر اون حرف رو می‌پذیرن یا مشکل فردی هست که با ما متفاوته؟

ببینید من با بخشی از صحبت‌های شما موافقم.

خواه ناخواه شخصیت‌های معروف و سلبریتی روی طرفدارانشون اثر می‌گذارن.

از مدل لباس پوشیدن گرفته تا عقاید و ...

ولی نمی‌شه به این دلیل اکتفا کرد.

به عنوان مثال وقتی فیلم تاریخی و باارزشی ساخته می‌شه از اون فیلم و بازیگر‌هاش تقدیر به عمل‌میاد.

کسی نمیاد بگه اون بازیگر دچار مشکلات اخلاقی هست و ...

اینکه تا جایی حق آزادی عمل و بیان عقیده رو داره؛ قبول

ولی اینکه کلا مخالف یک تیم،  مخالف صنعت بازیگری و ... بشیم رو اشتباه می‌دونم.

درضمن ممنون از وقتی که بابت پاسخگویی گذاشتین.

 

 

پاسخ:
سلامت باشید. ما انجام وظیفه می کنیم.
اما راجع به این مطلب شما:
درسته که مشکل از مردمه و نباید در امور تخصصی از ورزشکاران و بازیگران پیروی کنند، اما حکومت هم این وسط وظایفی داره.
یکی از وظایف حکومت اینه که بیش از حد به شهرت و محبوبیت این سلبریتی‌ها دامن نزنه و بذاره اونا مسیر عادی خودشونو طی کنند. الان متاسفانه غالبا موقع پخش سرودهای حماسی از تلویزیون،  تصویر فوتبالیست‌ها نمایش داده میشه. در حالی که ما کلی قهرمان و دانشمند داریم که همگی افتخار ملی ما هستند و به مراتب بیش از فوتبالیست‌ها خدمت کرده‌اند. حقیقتا ما در معرفی مفاخر کشورمان کم کاری کرده‌ایم.

نکته‌ی بعدی هم اینه که برخلاف کشورهای غربی،‌ ما قوانین مناسبی برای کنترل سلبریتی‌ها نداریم. نه از جهت اقتصادی و نه از جهت سیاسی. سلبریتی های آمریکا در این چند وقت، هیچکدام جرات نکردند مثل سلبریتی ها ما در میدان آشوب و اغتشاش، نقش آفرینی کنند، چرا؟ چون اونجا قوانین سفت و سختی داره،  اما ما اینجا میایم به عده خودمون دستی دستی مشهور و معروف می‌کنیم و بعد همون شخص میاد از پشت به حکومت خنجر میزنه.

اگر عدالت و انصاف رسانه‌ای ایجاد شود، قوانین هم اصلاح شوند، بعید می‌دانم سلبریتی‌ها دردسرساز شوند.


غرض این مطلب هم این بود که درسته ما باختیم، اما این باخت، فقط ضرور نبود، بلکه سودهایی هم داشت. و الا غرض این نبود که بریم فوتبال جمع کنیم یا عمدا بریم ببازیم. برای همین مطلب را چند روز بعد از باخت تیم ملی نوشتم. این باخت، این فرصت را به ما داد تا چهار سال دیگر که هیجان مردم فوران می‌کند، در آرامش، قوانین داخلی خودمان را اصلاح کنیم.

من کلا اهل فوتبال‌ نیستم ولی خب بازی‌های ایران رو نیمه و نصفه نگاه کردم، یکی مثل سردار آزمون رو که می‌دیدم حرصم می‌گرفت که چرا این آدم باید توی ملی باشه و منم با گل‌زدنِ یکی مثل این آدم خوشحال بشم؟ ولی خب تیم ملی بود و نماد ایران و ایرانی وگرنه بعد از بازی همچنان همین دید رو داشتم.

کلا فکر نکنم از این سلبریتی‌ها و افراد مشهور و ورزشکارا چیزِ بدردبخوری در بیاد جز مواردی استثنا، حتی تو کشتی هم که به اصطلاح نماد پهلوونی هم هست اوضاع خرابه!

پاسخ:
منم از باخت ناراحت شدم. ولی حقیقتا در حالتی بودیم که به قول بایرام، مثل جاده خاکی بودیم و هر طرف می‌رفتیم ما را آسفالت می‌کردند.

هم باخت به ضررمون بود و آبرومون رفت و نه تنها ایران بلکه مردم کل کشورهای مقاومت ناراحت شدند. هم برد به ضررمون بود. به قول یه بنده خدایی، اگر ۶ تا هم به انگلیس می‌زدیم، باز هم در حقیقت امر، ۶ تا از انگلیس خورده بودیم.

@فائزه جانم 

اگه اون پزشک کارش به حدی خوب نیست که توانایی درمان من رو نداره، دیندار بودنش موظفش می‌کنه اطلاع بده که آقا این بیماری یا این موضوع از تخصص من خارجه و به فلانی مراجعه کن. اگه کلا خوب نیست و اصلا پزشکی سرش نمیشه و فقط رفاه نماز شب خونده جای درس خوندن. وقتی همچین دکتر بی‌سوادی میاد مطب میزنه یه خط قرمز پررنگ می‌کشه روی دیندار بودنش و تمام آموزه‌های اسلامی رو زیر سوال میبره

کی میخوایم قبول کنیم دیندار بودن با رنگ پوست و سایز کفش و قد یا اسم فامیلی و محل تولد قابل تشخیص نیست؟ 

 

پاسخ:
مطالب شما درست است.
بنده هم می‌خواستم این نکات شما را بگویم، اما چون اصل مطلب گم می‌شد، نگفتم. ممنون از شما.

عجیبه خیلی عجیبه

علنا صحبت های شما برخلاف، نظر رهبر این حاکمیت !!

به گمانم صحبت‌هاشون رو راجب تیم ملی توی این سال‌ها خوندین.

در جواب میخک عزیزم

ممنون بابت تذکرت ولی فکر می‌کردم منظور من مشخص‌تر از این باشه :)

پاسخ:
حدس می‌زنم مقام معظم رهبری اصل ورزش قهرمانی رو قبول دارند ولی بعید می‌دونم که ایشون آزادی بی حد و حصر سلبریتی ها یا بزرگنمایی آن‌ها یا تضعیف حاکمیت ملی توسط فدراسیون‌ها رو قبول داشته باشند.
آیا منظور شما چیز دیگری بود؟

سلام

در بلاگی تحت عنوان  برای او

که نوشته های یک طلبه هست

متنی شبیه به نظرا ت شما بابت فوتبال خواندم

برای ایشان چون شما نوشتم

جانا سخن اززبان ما می گویی

چرا باید این همه برای فوتبال هزینه شود برای هیچ

امثال دایی و کریمی چه کردند و چه شدند

هزینه بابت ورزشکار هنرپیشه و مجری چه دستاوردی داشت

وقتی نیاز مبرم هست به ابادانی ایران

خانه، شغل، بهداشت درمان و غیر و ذلک

چه پول هایی که صرف این دست ادم های به اصطلاح ورزشکار و هنرمند شد

که می توانست بابت  مسکن و شغل و درمان هزینه شود

ما دایی و کریمی و مدیری می سازیم

ما ایرانی که از یک سوی فریاد وضعیت بغرنج اقتصادی داریم

از سویی دلمان فوتبال و فیلم و سریال و سرگرمی های بی فایده می طلبد

تا مسوولین بی بصیرت را وادارد به بهانه گیری های این بچه ابنبات چوبی دهد

...

کاش طلبه های انقلابی و فرهیخته و دلسوخته

انقلابی نرم در نظام اسلامی بابت پاکسازی و عدالت خواهی راه اندازند

چه فرقیست

بین یک طلبه ی انقلابی سال 57 با الان

اکنون که باید دستشان باز تر باشد برای خدا فریاد زدن تا زمان پهلوی

...

حرف و درددل زیاد است...

چه خوش درخشید حدیث کلکم راع و کلکم مسوول  بر بالای سر حضرت آقا در جمع شورای انقلاب فرهنگی،  دیروز

 

پاسخ:
درد و دل زیاد است، اما در عمل نیروی توانا کم داریم.

تصحیح

در بلاگی تحت عنوان  برای او

این وبلاگ مربوط به یک خانم محترم است اشتباه گفتم مربوط به یک طلبه

 

پاسخ:
ممنون از نظرات شما.
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.