وقتی بسیاری از مراکز فرهنگی کشور را امنیتی کرده‌اند...
وقتی اخذ مجوز موسسه فرهنگی از وزارت ارشاد، سخت‌تر از خیلی از مجوزهای اقتصادی و نیازمند امضای طلایی است...
وقتی در پایگاه بسیج یک ده کوره هم سوء ظن‌های بی‌جای امنیتی وجود دارد...
چطور انتظار دارند ما در بحبوحه‌ی بحران بی‌عفتی و بی‌حیایی، کار فرهنگی کنیم؟
گاوگیجه خواهم گرفت
درود بر شما---چرا با من ادامه ندادید؟ اوج شکوفائی ادبی و فرهنگی این سرزمین در سخت ترین شرایط اجتماعی و سیاسی شکل گرفته است--راهی بیابید و اگر نیود راهی بسازید--راههای موجود را هم افرادی مثل من و شما ساخته اند--برای رسیدن به آرامش تنها میتوان مبارز بود- مبارزه اول با خود و دوم با ناتوانائی هایمان--موفق باشید
بعضیا فکر میکنند ماها که طرفدار انقلابیم صبح و شب دارن بهمون میرسن و همه پول و امکانات و امتیازات برای ماست . دیگه خبر ندارن برای کار کردن واسه همین انقلاب ، باید از کلی مانع رد شد که اون موانع رو همین نهاد های بی خاصیت فرهنگی مرتبط با حکومت چلو پامون میگذارن ...
حکایت غریبیه :))
با سلام و احترام
جنگ همینه دیگه برادر ...
مدل نرمش از سختش سخت تره
میل و ارزوی موفقیت، مانع فروتنی است
هیچ طرحی برای نجات یک جامعه وجود ندارد.زیرا اولیات و موارد نیاز این طرحها وجود ندارد.اما طرحها برای نجات یک نفر فراوان است. در خود و برای خود بیندیش .تا تفکر تو نمونه نجات یک انسان شود....
هرگز انتظار نداشته و ندارند.