آگاهی طبقاتی و عمق راهبردی
حتما برای شما هم عجیب است که شخصی مثل پزشکیان، حدود ۲۰ درصد در نظرسنجیها رای دارد؟!
چطور میشود که بخشی از مردم با سابقه وحشتناک دوران خاتمی و روحانی، باز هم از پزشکیان حمایت کنند.
بخشی از ماجرا عادی است، یعنی ما در کشور اقلیتی سرمایهدار داریم که سودش در فلاکت و بدبختی مردم است. اما چرا بخشی از مردم عادی دنبال پزشکیان راه افتادهاند.
به نظرم ما ابعاد اقتصادی جامعه را در تحلیلهایمان نادیده گرفتهایم. برای این کار میتوانیم از مارکسیستها کمک بگیریم. لوکاچ، گرامشی و باومن در این زمینه افکار قابل استفادهای دارند:
جورج لوکاچ آگاهی طبقاتی را لازمه کارزار ایدیولوژیک میداند. یعنی تا موقعی که طبقات فرودست به منافع اقتصادی خود آگاهی نداشته باشند، فریب ایدئولوژیهای سرمایه داران را میخورند.
اما ایدئولوژی طبقه سرمایهدار چیست؟ یعنی نمیشود که طبقات فرودست، ایدیولوژی مشابهی با سرمایهداران پیدا کنند؟
زیگموند باومن میگوید که منافع طبقه سرمایهدار، در این است که مردم هیچ نقطه ثبات و قابل اتکایی نداشته باشند تا به ظلم و ستمی طبقه سرمایهدار تن بدهند. در سبک زندگی مدرن، خانواده از هم پاشیده است و زنان تنها، نیروی کار جنسی ارزان قیمت و یا نهایتا نیروهای کار ارزان قیمتی برای سرمایهداران هستند. مردان مجرد نیز خیلی راحت تر از مردان متاهل، به شرایط کاری سخت تن میدهند. تمام سرمایه افراد خرج سبک زندگی مصرفی میشود.
اما چه باید کرد؟ آنتونیو گرامشی میگوید که نخبگان باید مردم را آگاه کنند.
اگر مردم آگاه شوند که شعارهایی نظیر آزادی، رفع فیلترینگ، مذاکره و ... برای استثمار آنها است. خود به خود جریان غربگرا را رها میکنند.
تنها کسی که این عمق راهبردی را درک کرده است، جلیلی بوده است. اینها امور سطحی نیستند. وقتی نامزدهای دیگر عمق راهبردی شعارهایشان را متوجه نمیشوند و در چارچوب ایدیولوژیک دشمن قرار میگیرند، قافیه را میبازند.
چرا چون هرکسی که در این ایدئولوژی طبقاتی قرار دارد، به نمونه ناب این ایدیولوژی رای میدهد، نه نسخههای تقلبی. شعارهایی مثل مذاکره و آزادی و ...، برای امثال روحانی و پزشکیان رای ساز است، نه کسانی که خود را در جبهه انقلاب میدانند.
#طبقه
#مارکسیسم
#آگاهی_طبقاتی
درود بر شما--خوشحالم که دیدگاه شما خیلی به نظر من شبیه است.اما اجازه بدهید دیدگاه خودم را هم عرض کنم--از سال 57 کلیه مسئولین روی امواج عظیم فقر همه جانبه ملت سواری کرده اند.در اوایل که فقر همه گیر نبود لئیمی به بشاگرد رفت و آن سنت منحوس همچنان ادامه دارد.و نقل قول شما هم تائید کننده همین مورد است.تفاوتی بین کاندیداها نیست چون اولا کسی که باید از صندوق در بیاید انتخاب شده و دوم اینکه رئیس جمهور نمی تواند و نباید منشا اثری باشد.ایجاد بحرانهای اقتصادی و تولید فقر ناشی از عملکرد اشتباه مسئولین نیست.این فرایند عمدی بوده و با دقت برنامه ریزی و اجرا شده.سردمداران حکومت بیش از درک ما زرنگ و هشیار و قادر هستند.نشانه آن هم مظلوم نمائی 45 ساله اینها هست که توانسته مردم را بطور دائم فریب دهند و مردم تصور کنند که اینها در اداره کشور ضعیف و ناتوان هستند و پشت هم به ایشان راهنمائی و پیشنهاد میدهند.فقط کافی است مردم به توانائی و مدیریت فقر حاکمان آگاه شوند