یادداشت‌های شخصی بنده

یادداشت‌های شخصی بنده

یک طلبه
که دانشگاه هم رفته
اهل مطالعات علوم اجتماعی
مشتاق شنیدن و دیدن نقد شما
**********
«توضیحات در بخش "درباره‌ی بنده"»

خوارج عدالتخواه

۳۱
فروردين

یکی از ناراحت‌کننده‌ترین ناسزاهای سیاسی که شنیدم، همین خوارج نامیدن عدالتخواهان بود.

بعد از یک مدتی با خودم گفتم اصلا فرض کنیم عدالتخواه‌ها، خوارج عصر حاضر باشن، اما آیا این رفتاری که بعضی از مسئولین با عدالتخواه‌ها دارند، درست هست یا خیر؟

 

برای پاسخ به این سوال، رفتم مواجهه‌ی امیرالمومنین علیهالسّلام با خوارج رو بررسی کردم و نتیجه‌ش شد یک مقاله. خلاصه‌ی مقاله اینکه حتی اگر فرض کنیم عدالتخواه‌ها خوارج هم باشند، باید رفتار نرم و ملایمی با اونها داشت و نه برخوردهای تند و خشن و اهانت آمیز، چراکه دود این برخوردهای غلط تو چشم خود حکومت میره.

 

این مقاله رو می‌تونید تو لینک زیر مطالعه کنید:

 http://issh.shahed.ac.ir/article_3668.html

 

البته توجه داشته باشید که توی مقاله اسمی از عدالت‌خواه‌ها نیاوردم، و این مقاله صرفا بررسی شیوه‌ی مواجهه‌ی امیرالمومنین (علیه‌السّلام) با خوارج هستش.

  • Oceanus

واقعا نمی‌دونم افزایش حقوق کارگرها تاثیر مثبت یا منفی اقتصادی داره.

اما این رو می‌دونم، حداقل برای مدت کوتاهی زندگی کارگرها رو بهبود میده.

بدون افزایش حقوق، اون جهنمی که برخی از اقتصاددان‌ها مردم رو باهاش می‌ترسونن، نقدا برای کارگران حاضر خواهد بود.

اگر این آدم‌ها حیوان هم باشند، فقط برای زنده ماندن به این افزایش حقوق‌ نیاز دارند.

 

 

 

بابت کم کاری هم عذرخواهم. مسائل اقتصادی وقت فکر کردن و نوشتن برای من نذاشته.

  • Oceanus

این ایام اصلا حال و حوصله‌ی بحث سیاسی ندارم. اصلا حوصله‌ی مطالعه‌ی خبر رو هم ندارم و از اکثر قریب به اتفاق کانا‌ل‌های سیاسی و خبری هم خارج شدم.

ولی این چند روزه یک خبری منتشر شد که نشان از تحول مهمی داشت و اون حضور بانوان در ورزشگاه بود.

به شخصه به دلیل تقید مذهبی مخالف این امر هستم و ما حتی توی خونه‌ی خودمون هم پخش زنده‌ی برخی مسابقات ورزشی مثل فوتبال رو نگاه نمی‌کنیم. (به دلیل فتوای مقام معظم رهبری مبنی بر جایز نبودن تماشای این مسابقات برای خانم‌ها)

 

البته ممکنه بگید که هزارتا منکر تو این مملکت هست، اینم روش. اما این یکی فرق می‌کنه. چرا فرق می‌کنه؟

چون در دولت‌های گذشته، شخص مقام معظم رهبری و مراجع چندین بار به این مساله به طور مصداقی ورود کردن و این حرکت دولت فعلی، دهن کجی شدیدی به مقام معظم رهبری و مراجع است. نکته‌ی مهم ماجرا اینه که بخش زیادی از حامیان آقای رئیسی، قشر متدین و ولایت‌مدار جامعه هستن و این دهن کجی به ولایت، طرفداران اقای رئیسی رو ناامید می‌کنه.

حتی اگر ناامید هم نشن، تا حدی منزوی خواهند شد. برای مثال از این بعد، دولت فعلی برای هر کاری که بخواهد از ظرفیت مقام ولایت استفاده کند، با تو دهنی شدید مخالفین مواجه خواهد شد. حرف مخالفین این خواهد بود: ولایت ملعبه‌ی دست شما شده است تا به اهداف خودتان برسید، و الا برای خودتان هم ارزشی ندارد.

 

در این مطلب که چند روز بعد از انتخابات نوشتم، پیش‌‌بینی می‌کردم دولت آقای رئیسی با این مشکلات مواجه بشه، اما این حد از ناشی‌گری رو واقعا حدس نمی‌زدم.

 

یکی از کارهایی که برای جلوگیری از این سرمایه‌سوزی می‌تونستن انجام بدن، این بود که بگن این مساله موقتیه و ما به خاطر فشارهای خارجی این کار رو کردیم. اما نه تنها این رو نگفتن، بلکه گفتن ما خودمون اعتقادمون همینه! یعنی مسئولین دولت آقای رئیسی از جمله همین خانم خزعلی، رسما اعلام کردن که ما فکر فاسدی داریم و اینگونه پل‌های پشت سرشون رو هم خراب کردن.

 

این وسط اعتبار و آبروی مراجع هم از بین میره. چون زمان احمدی‌نژاد شدیدا به این مساله ورود کردن. اما الان تقریبا همه‌شون سکوت کردن. با این کار دولت، رسما باب تهمت و توهین به مراجع هم باز میشه.

  • Oceanus

پارسال که دکتری قبول نشدم گفتم بذار امسال بخونم، ان شاء الله قبول بشم.

الان مشغول نظریات مارکس هستم.بعد از گذشت یک قرن، هنوز توصیفات زنده و دقیقی داره. حقیقتا بعضی جاها به این دانشجوهای مارکسیست حق میدم. بعضی از جملاتش مثل چهل حدیث امام خمینی (ره) آدم رو تکون میده. بعضی از توصیفاتش از سرمایه‌داری، متاسفانه توصیف دقیقی از جامعه‌ی ما هم هست.

 

بگذریم. 

 

من قبول دارم حاج قاسم یک قهرمان بزرگ و یک شخصیت مثبت و سازنده برای جهان بوده است ولی متوجه نظریه‌ی اجتماعی حاج قاسم نمیشم. منتظرم این همایش‌ها و تولیدات نظری مربوط به مکتب حاج قاسم تمام بشود تا خروجی آن‌ها را ببینم.

نمیدونم ولی حدس میزنم منظور حضرت اقا از مکتب حاج قاسم یک مکتب فکری جدید نبود. بلکه یک مکتب آموزشی بود. یعنی ایشون یک نمونه‌ی اعلا از کسی بود که میشه ازش الگوبرداری، تبعیت و پیروی کرد:

او نمونه‌ی برجسته‌ای از تربیت‌شدگان اسلام و مکتب امام خمینی بود. ۹۸/۱۰/۱۳

 

 

حالا از اینم بگذریم.

 

 

من اینجا نقد دارم. یک شخصیت نظامی که بخش زیادی از افکار و افعالش به دلیل شغلش پنهان و مخفی بوده است و الان راویان و مفسران فراوانی پیدا کرده است، چگونه می‌تواند یک الگوی خوب و کارآمد باشد؟!

 

 

جمع‌بندی من:

ما یک جامعه‌ی به شدت تهی از اندیشه داریم که اصلا قدرت درک مفاهیم عمیق و دقیق را ندارد.

حاج قاسم یک الگوی ساده و قابل هضم برای این جامعه است که مردم آن را درک کرده‌اند و پذیرفته‌اند.

این الگوی ساده، قابلیت تبلیغ و ترویج هم دارد. چی از این بهتر!؟

این الگو باید به عنوان یک مکتب آموزشی، تبلیغ و ترویج شود.

 

 

به دلیل ابهام در افکار و افعال که بالاتر گفتم،هر کسی هم این وسط بهره‌ی خودش را مبرد. یکی پای گلشیفته فراهانی را باز می‌کند و دیگری او را اهل مذاکره نشان می‌دهد. البته اشکالی ندارد. با همه‌ی اینها، باز هم این مکتب می‌تواند عامل وحدتی برای حفظ جامعه باشد.

یعنی اون ابهامی که اون بالا گفتم، نه تنها بد نیست بلکه خوب هم هست. 

اگر قرار بود افکار و اعمال حاج قاسم روشن شفاف باشه، قطعا الگوی خوبی نمیشد. چون خیلی‌ها قبولش نمی‌کردن.

  • Oceanus

بعضی ها یه جور از متاورس حرف میزنن که آب از دهنشون میچکه.

نمی دونن این تکنولوژیا مال ثروتمندهاست نه همه‌ی مردم.

همین الان تهیه‌ی گوشی اندروید و لپ تاپ معمولی هم برای بسیاری از افراد غیر ممکن شده.

چند میلیون دانش اموز به خاطر مجازی شدن دروس از تحصیل بازموندن چون امکانات لازم رو نداشت.

همین الان کلی تکنولوژی پیشرفته وجود داره که ما روحمون هم ازش خبر نداره.

تنها راه ساختن دنیای مطلوب یا تلاش و کوشش در همین دنیای واقعیه یا راه حل این فیلم.

(فیلمش طنزه، نگید داره کار بد ترویج میکنه)

  • Oceanus

وقتی یه سری تفاوت ها که ما اون ها رو ناهنجاری میدونیم، به فرهنگ تبدیل میشن، دیگه نمیشه مثل قبل باهاش برخورد کرد. این به این معنا نیست که بیخیال اون ناهنجاری بشیم، بلکه باید مقابله مون هم فرهنگی بشه.

برای مثال الان بدحجابی برای قسمتی از جامعه، به فرهنگ تبدیل شده، این یعنی نمیشه مثل مجرم باهاشون برخورد کرد، اما به این معنا هم نیست که بیخیال بشیم. باید با روش های نرم جلو بریم.

 

مخالفت با واکسن الان جنبه ی فرهنگی پیدا کرده ولی متاسفانه حکومت مثل مجرم برخورد میکنه و این یعنی هنوز مساله رو نشناخته. همان طور که این برخوردها در مساله ی حجاب جواب نداد، در مساله ی واکسن هم جواب نخواهد داد.

  • Oceanus

از منظر مسکویه، مسئولیت جذب و دفع امور لازم برای حیات، ابتدئا بر عهده ی  نفس نباتی است.

نفس نباتی باید توسط نفس انسانی کنترل شود و الا به خودش و دیگران ضرر می زند.

 

این مساله نشان می دهد که ما علاوه بر فرهنگ سازی در زمینه ی سرمایه گذاری، نیازمند قوانین بسیار سختگیرانه نیز هستیم، چرا که نفس نباتی، یکی از بی شعورترین مراتب وجودی انسان است و اگر کنترل آن از دست نفس انسانی خارج شود، جز زبان چماق، چیز دیگری نمیفهمد.

  • Oceanus

پیشگفتار:

اول مبانی مسکویه را می‌نویسم بعدا نتایج. اگر حال ندارید، اول نتایج را بخوانید، اگر دیدید جالبه، برگردید به مبانی.

 

مبنای اول: تشکیک در وجود انسان

از نظر مسکویه، انسانی دارای مراتبی مختلف است که همزمان همه را دارد:

1. مرحله‌ی جماد(اجسام بی‌جانی مثل سنگ)

2. مرحله‌ی نبات (گیاهان)

3. مرحله حیوان ( همین حیوانات خودمون)

4. مرحله انسانی (که مرحله‌ی خاص انسان است. عنوان عالم عقل هم بهش میدن.)

 

الان با مرحله‌ی حیوان کار داریم. مسکویه میگه مرحله‌ی حیوان هم خودش دارای مراتب است:

1. مرتبه‌ی اول حیوانی: حرکت (برای جذب غذا و منابع) یعنی اگر گیاه راه بیافته و برای غذا اینور و اونور بره، دیگه گیاه نیست، میشه حیوان.

2. مرتبه‌ی بعدی: جفت‌گیری و آمیزشه. 

3. مرتبه‌ی بعدی: بحث جنگ و ستیز و غلبه بر دیگر حیوانات است. (از نظر مسکویه، حیواناتی که وحشی‌تر هستند و سلاح دارند، در مرتبه‌ی بالاتری قرار دارند.)

4. مرتبه‌ی بعدی: بحث تقلید و یادگیری است.(یعنی برترین حیوانات، این ویژگی را دارا هستند.)

اگر حیوان یک مرتبه بالاتر بیاید و تعقل بکند، دیگر حیوان نیست، بلکه انسان شده است.

 

مبنای دوم: توجه

از نظر مسکویه، اگر انسان به مراتب انسانی خودش توجه نکنه، تو همون مرتبه‌ی حیوانیت می‌مونه. برای اینکه انسانیت انسان، بالفعل بشه، باید دائم به امور انسانی بپردازه و امور حیوانی و گیاهی، تنها در حد ضرورت بمونه.

 

 

 

 

حالا بحث ورزش حرفه‌ای:

برای اکثر مردم که بعد انسانیشون رشد نکرده و مرحله‌ی حیوانیشون قوی‌تره، ورزش‌های پر از درگیری و زد و خورد جذاب‌تره. یعنی هر چی بعد غلبه و درگیری بیشتر بشه، اون ورزش جذاب‌تر میشه.

 

یکی از دلایل اینکه ورزش بانوان خیلی جذاب نیست، اینه که وحشی‌بازی و درگیری در ورزش زنان کمتر است.

 

حالا اومدن برای جذابیت ورزش زنان، عنصر سکس رو هم وارد ورزش کردن. با این حال باز هم ورزش بانوان به جذابیت ورزش آقایون نمیرسه، چون عنصر سکس، در مرتبه‌ی پایین‌تری نسبت به خشونت قرار داره.

 

 

با توجه به اینکه در بیشتر رشته‌های ورزشی، خشونت و سکس حرف اول را می‌زند، یعنی بعد حیوانی انسان غلبه دارد و وقتی بعد حیوانی انسان غلبه دارد، توجه به امور انسانی و ارزش‌های والای اخلاقی کم می‌شود. در نتیجه اخلاق ورزشی، تنها در حد یک شوخی باقی می‌ماند.  قوانین سخت‌گیرانه در رشته‌های ورزشی هم ناشی از همین مطلب است. (اخلاق در حاشیه‌ی ورزش قرار دارد.)

 

 

 

  • Oceanus

یه سری دروغ ها هست که بهشون میگن دروغ آماری. برای آشنایی با این مطلب می تونید کتاب "چگونه با آمار دروغ می‌گویند" را مطالعه بفرمایید. کتابی کم حجم و مفید است. لب مطلب اینکه با آمار و ارقام (بدون اینکه عددها را دستکاری و جابجا کنن) واقعیت را طور دیگری نشان می‌دهند. مثال ساده‌ش اینه که وقتی می‌بینن آمار بیکاری زیاد شده، میان تعریف شغل رو عوض می کنن و هرکسی که یک ساعت در هفته کار داشته باشه رو هم شاغل حساب می کنن و اینطوری شق القمر میکنن و آمار بیکاری کم میشه.

 

حالا  در بحث آمار واکسن هم چنین دروغی رخ داده. دروغش کجاست؟ دروغش اینجاست که اینا در اوج پیک پنجم و حتی شاید بعد از آن، نسبت به واکسیناسیون گسترده‌ی مردم اقدام کردن (تا قبلش هم واکسن بود ولی خب خیلی کمتر بود.) شرط واکسن زدن هم این بود که موقع تزریق واکسن، شخص مورد نظر، کرونا نداشته باشه. همین قید باعث دروغ آماری میشه. احتمالا الان می‌پرسید چطوری؟ پاسخش اینه که:

ما تا الان چهارتا موج داشتیم و وسط پنجمی بودیم و اکثر این هایی که واکسن رو دریافت کردن، جزو کسایی بودن که تو این چهار تا موج و بخشی از موج پنجم یا مقاومت کردن یا قبلا گرفتن و خوب شدن. یعنی این احتمال وجود داره که تا الآن کسانی واکسینه شدن که خودشون مقاومت بالایی داشتن و اصلا نیازی به واکسن نداشتن و  مسئولین وزارت بهداشت، مقاومت این افراد رو به پای واکسن حساب کردن.

 

خب کی میشه به آمار مسئولین اعتماد کرد؟ ان شاءالله اگر تا قبل از موج ششم و در شرایط عادی، تعداد زیادی واکسینه بشن، طوری که افراد مقاوم گزینش نشوند، بعد از موج ششم می‌توان راجع به تاثیر واکسن قضاوت کرد. (فراهم کردن این شرایط بسیار سخت است.)

  • Oceanus

یکی از اشتباهات بزرگ و ناشی‌گری‌های آقای رییسی، دادن وعده‌هایی بود که به این زودی‌ها محقق نمیشن. متاسفانه مشاوران و اطرافیان نابلد، به ایشنا نگفتند که این حرف‌ها را نزن. 

قرار بود ایشان برنامه داشته باشد. قرار بود برنامه‌ی دیگران سابقه‌ی ایشان باشد، لکن بعد از گذشت مدت‌ها، تازه امروز رییس بانک مرکزی معین شد و هنوز تکلیف بسیاری از مناصب ریز و درشت مشخص نیست.

  • Oceanus