تمرین جامعه‌شناسی

سعی می‌کنم به عنوان یک جامعه‌شناس، پدیده‌های اطرافم را تبیین کنم

تمرین جامعه‌شناسی

سعی می‌کنم به عنوان یک جامعه‌شناس، پدیده‌های اطرافم را تبیین کنم

تمرین جامعه‌شناسی

طلبو
دانشجو
اهل مطالعات جامعه‌شناسی
مشتاق شنیدن و دیدن نقد شما

بایگانی
پیوندها

 

از اونجایی که دولت انقلابی سیزدهم، خطوط قرمز و آرزوهای برآورده نشده جریان غربگرا را یکی پس از دیگری عملی می‌کند، احتمالا گام بعدی رسمیت روسپیگری، آرزوی برخی از اعتدالیون است. اما فارغ از بحث‌های دینی و ارزشی، این بحث مشکلات خاص خود را دارد که از رسمیت آن جلوگیری می‌کند یا اگر هم رسمی شود، آن را با مشکلات متعدد مواجه می سازد. لذا به نفع دولت انقلابی است که سمت این موضوع نرود.

سن بازنشستگی

اولین مشکل بحث سن بازنشستگی و بیمه است. به دلیل اینکه از یکسو شادابی و طراوت زنان خیلی ماندگار نیست و از سوی دیگر، دختران جوان خیلی راحت وارد بازار روسپیگری می شوند، زنان روسپی خیلی زود باید از بازار کار خارج شوند. به عبارت دیگر خیلی زود از کار افتاده می‌شوند و نمی‌توانند سی سال حق بیمه واریز کنند.در این شرایط شرکت‌های بیمه، یا نباید روسپیان را بیمه کنند یا باید زیر بار مالی سنگین بازنشستگی پیش از موعد زنان روسپی بروند. این در حالی است که همین الان هم صندوق های بازنشستگی کشور در حال ورشکستگی هستند و از سن پایین بازنشستگی گلایه‌مندند. پس به سود شرکت‌های بیمه است که روسپیگری امری زیرزمینی بماند.

تنظیم بازار

مشکل بعدی بحث تنظیم بازار است. چگونه قرار است بازار روسپیان تنظیم‌ شود؟ مثلا چگونه قرار است روی یک روسپی نرخی بگذارند؟ براساس سن یا قطر اندام یا سابقه و مهارت؟ اگر یک روسپی گران‌فروشی کند، چه سازمانی با آن‌ برخورد می‌کند؟ مجازاتش چیست؟ اندامش را پلمپ می‌کنند یا او را در زندان می اندازند؟ و یا در جهت عکس، اگر برخی از روسپیان نرخ شکنی کنند، با چه معیاری کف نرخ معین می‌‌شود و چه بر برخوردی با روسپیان فقیری که نرخ‌شکنی می‌کنند می‌شود؟

تبلیغات

مشکل بعدی، بحث تبلیغات است. وقتی روسپیگری یک شغل رسمی بشود باید بتواند تبلیغات هم داشته باشد. آن وقت است که در و دیوار شهر و رسانه‌ها، مملو از تصاویر زنان برهنه می‌شود  که این مساله حتی در غرب هم مورد اعتراض است.

اختلافات و حوادث

مشکل دیگر بحث اختلافات و حوادث است. اگر برای یک روسپی در‌ حین ارائه‌ی خدمت مشکلی رخ بدهد، چگونه خسارت دریافت کند؟ باید افسر در صحنه حاضر شود یا چهار شاهد حضور پیدا کنند؟! یا راه دیگری وجود دارد؟!

از خود بیگانگی

اگر از زاویه مارکسیستی به بحث نگاه کنیم. وقتی کارگر بیچاره با کار خود را می‌فروشند و دچار از خود بیگانگی می‌شود، روسپیانی که خودفروشی می‌کنند دچار چه می‌شوند؟

محرومیت از همسری و مادری موفق

یک روسپی نمی‌تواند طعم خوش همسری و مادری را تجربه کند. زنی که شوهر دارد و شوهرش او را از جهت مالی تامین می‌کند، دیگر چرا روسپیگری کند؟! وقتی یک زن، روسپیگری می‌کند، یعنی نیازمند درآمد آن است و یا شوهر ندارد یا شوهر به در چند بخوری ندارد، نتیجه آنکه زندگی خانوادگی خوبی هم ندارد.
زن روسپی مادر خوبی هم نخواهد بود. طبق آمارها، اکثر فرزندان تک والدینی، در فقر و محرومیت قرار دارند خصوصا فرزندانی که با مادر خود هستند. یک زن روسپی به احتمال بالا از پس تامین یک زندگی خوب برای فرزند خود برنخواهند آمد.

عدم پذیرش توسط اکثر مردم

روسپیگری به عنوان یک ارزش هم قابلیت مطرح شدن در جامعه را ندارد. حتی در کشورهایی مثل آلمان که بزرگترین فحشاخانه‌های دنیا در آنجا قرار دارد، بسیاری از روسپیان، به قانونی که روسپیگری را رسمیت می‌بخشید و آن را ساماندهی می‌کند اعتراض کردند، به چه دلیل؟! به دلیل اینکه می‌ترسیدند نامشان به صورت رسمی به عنوان روسپی ثبت شود و آبرو و اعتبار آن‌ها به خطر بیافتد.

برای وجود روسپیگری به عنوان یک شغل سالم در جامعه باید ده‌ها و بلکه صدها محدودیت قانونی وضع کنند که البته بازهم چاره ساز نخواهد بود، چرا؟! چون قانون باید پشتوانه اخلاقی داشته باشد و روسپیگری در نهایت بی اخلاقی و اباحی گری قرار دارد و هیچ اخلاق و یا حداقل اخلاق قدرتمندی از آن حمایت نمی‌کند، لذا رسمیت روسپیگری هیچگاه موفق نخواهد بود. شاهد این مدعا نیز وجود باندهای بزرگ قاچاق انسان و گروه‌های تبهکاری است که در کشورهای اروپایی مشغول برده‌داری جنسی هستند.

 

این مطلب ادامه دارد....

  • Oceanus

تعطیلی مدرسه در کوتاه مدت هیچ خللی به روند کشور وارد نمی‌کنه. حتی تعطیلی بلند مدت هم مشکلی ایجاد نمی‌کنه، چون اکثر دروسی که بچه‌ها در مدرسه می‌خوانند، یا ارزش خواندن ندارد یا اگر ارزش هم داشته باشد به صورت خودخوان قابل جبران است. الباقی هم با دوره‌های کوتاه مدت حضوری با مجازی قابل حل است.

تنها مشکل ماجرا اینه که خیلی از والدین دیگه نمی‌تونن خلوت کنن. همین.

  • Oceanus

طرفداران نظام جمهوری اسلامی از جهت تعداد در اقلیت نیستند، اما از جهت کسب کرسی‌های قدرت در اقلیت هستند.

با توجه به گندکاری های دولت و مجلس فعلی که به نام اسلام و انقلاب روی کار آمده‌اند، چاره کار این است که طرفداران نظام، مانند یک اقلیت معترض، در حالت خوف فرو بروند و بیخال نباشند، یعنی به مسئولین اعتماد نکنند. هرگونه اعتماد خصوصا به دستگاه آموزشی و رسانه‌ای تخت نفوذ مجلس و دولت، زمینه ساز نابودی فرهنگ اسلامی و انقلابی ماست.

  • Oceanus

فرهنگ در اندیشه دورکیم، ذیل امر اخلاقی شکل می‌گیرد. یعنی دورکیم ایده امر خیر و شر دارد و ذیل این این ایده، امر اخلاقی را شکل می‌دهد. اما نه اخلاق فردی، بلکه اخلاق اجتماعی که همان هنجارهای اجتماعی و ... است.

نیچه کتابی دارد به نام «فراسوی خیر و شر». یعنی دارد ارزش‌ها را از ذیل ایده‌ی خیر و شر خارج می‌کند. به این دسته از ارزش‌ها، ارزش فرهنگی می‌گویند. یعنی نیچه بین اخلاق و فرهنگ تفاوت قائل می‌شود.

در ارزش‌های فرهنگی، دیگر ایده خیری وجود ندارد که بخواهیم با آن منطبق شویم. مرگ خدا هم یعنی همین، یعنی کنار رفتن ایده خیر  و شر و مطلوب  و نامطلوب. لذا نیچه و هایدگر و غیرمتافیزیسین‌ها، اخلاق نمی‌نویسند، چون ایده خیر ندارند.

غیرمتافیزیسین‌ها منطق هم نمی‌نویسند، چون منطق هم شامل امر عامی است که مانند امر خیر، باید مفاهیم و گزاره‌های دیگر در چارچوب آن قرار بگیرند. آن‌ها برای فرار از امر عام، به سمت زبان می‌روند.

گیاه‌خواری، مبنای فلسفی دارد. مبنای فلسفی آن، این است که ما با حیوانات دیگر فرقی نداریم. دیگر اخلاقی نیست که بیاید حیوانات دیگر را ابژه کند و خوردن آن‌ها را حلال کند.

نهیلیسم به معنای پوچ گرایی نیست، بلکه به معنای نفی زندگی است. پست مدرنیست‌ها، همه‌ی اخلاق‌ها را نهیلیستی می‌دانند. چون اخلاق را مایه‌ی تخریب و نابودی طبیعت می‌دانند. اخلاق، بدن را ابزار، بد و شر می‌داند، لذا نهیلیستی است.

در اخلاق، پایان تاریخ داریم ولی در فرهنگ، نداریم. پایان تاریخ، همان حصول انسان کامل است. فلسفه تاریخ هم برای همین فضای اخلاقی است.

 

  • Oceanus

پساپادشاهی

غالبا وقتی حکومت های پادشاهی ضعیف میشن، طائفه‌های کوچک قدرت می‌گیرند و بعداز سقوط هر حکومت پادشاهی، شاهد جنگ و حاکمیت‌های ملوک الطوایفی هستیم تا اینکه یک طایفه‌ی دیگر به قدرت برسد.

در چند قرن اخیر، به غیر از قدرت‌های طایفه‌ای، قدرت‌های غیر طایفه‌ای هم ظهور کردند و کم کم شاهد سقوط کامل حکومت‌های پادشاهی هستیم. اما اینطور نیست که فرهنگ پادشاهی هم یک شبه سقوط کند، بلکه حتی در نظام دموکراسی یا مردم‌سالاری پس از پادشاهی هم هنوز فرهنگ و اندیشه‌ی پادشاهی وجود دارد، لذا انقلاب‌ها غالبا ناقص هستند و تکامل آن‌ها نیازمند زمان است.

انقلاب ناقص ایران

پس از سقوط پهلوی نیز فرهنگ پادشاهی در ایران از بین نرفت و احزاب سیاسی به مانند طوایف مختلف شکل گرفتند. البته در اوایل انقلاب تا انتهای دوره احمدی‌نژاد، این قبایل بعد فکری و اندیشه‌ای هم داشتند، اما از دوران روحانی، نقاب اندیشه از صورت قبایل افتاد و عرصه‌ی سیاسی ایران، رسما به جنگ قبایل تبدیل شد. تورم و برجام و حجاب، همگی بهانه‌ای برای کسب قدرت است.

راه حل:

زمان کنونی اوج قبیله‌گرایی است، چون هر سه اصلی مملکت، دست یک قبیله افتاده است و این قبیله، بی‌مهابا در حال پیگیری منافع خود است. راه نجات کوتاه مدت این است در نزدیک‌ترین انتخابات، یعنی انتخابات مجلس، این یکدستی را از بین ببریم. ولو بلغ ما بلغ. البته ترجیح این است که به افراد و گروه‌هایی رای بدهیم که ‌تابع اندیشه هستند نه شخص و گروه.

  • Oceanus

امروز حدود یک ساعت در راهپیمایی قم دنبال زن‌های بدحجاب می‌گشتم، فقط یکی پیدا کردم.

اومدم خونه و از تلویزیون راهپیمایی شهرهای دیگه رو نگاه کردم، مثل قم نبود اما اکثریت قاطع خانم‌های چادری و غیرچادری ولی با حجاب نسبتا کامل بودند.

اما شب در بخش‌های خبری و غیرخبری مختلف که دیدم، فقط زن‌های کم حجاب و بعضاً با تیپ‌های زننده رو نشون داد.

این یک حقیقت است که پایگاه مردمی نظام، بیشتر در قشر متدین جامعه است. نمی‌گم بقیه ضد نظام و ضدانقلاب هستند و اما دلسوز هم نیستند.

حقیقت دیگر این است که بسیاری از مسئولین جمهوری، کمر همت به تحقیر و نابودی این قشر بسته‌اند.

دشمن هم این حقیقت را فهمیده است و علت اینکه در اغتشاشات، به زنان محجبه تعرض می‌شود و بسیجیان محروم و مظلومی مانند شهید عجمیان، مورد حمله قرار می‌گیرند نیز همین است. چون اینها پایه‌های مستحکم نظام هستند نه مسئولین بی لیاقت و بی کفایتی که با شعار حمایت از محرومین و مبارزه با فساد و با وجهه‌ای مذهبی رای می‌گیرند اما در آغوش مرفهین بی‌دین غش می‌کنند. 

  • Oceanus

یکی از علما یا اساتید که اسمش رو یادم نیست، رفته بود اسپانیا. می‌گفت اونجا به راهنمای سفر گفتم توصیه‌ی خاصی اگر هست بفرمایید.

اونم گفت از اصطلاحاتی که اینجا معادل ندارن، استفاده نکنید چون نمیشه ترجمه کرد.

اون عالم گفت چه اصطلاحاتی مثلا؟

راهنما: غیرت! اینجا غیرت رو متوجه نمی‌شن.

*******************************************

بگذریم، اوضاع کشوری طوری شده که انگار حضرات مسئولین، خصوصا بسیاری از اعضای دولت و مجلس، از اسپانیا اومدن!

 

  • Oceanus

درسته که سال ۵۷ انقلاب شد و به چند هزار سال حکومت قبیله‌ای در ایران پایان داد اما هنوز ساختار قبیلگی کشور از بین نرفته، چون حکومت هنوز نتوانسته کارکردهای قبیله را به طور کامل از او بگیرد.

هنوز که هنوزه، بخشی زیادی از امنیت و اقتصاد افراد، وابسته به خانواده و اقوام است و اگر آدم قوم و خویش درست و حسابی نداشته باشد، کلاهش پس معرکه خواهد بود. در این شرایط، مردها هم محتاج یک نظام پدرسالار قبیلگی خواهند بود چه برسد به زن‌ها. 

 

نتیجه:

تا موقعی که حکومت، توان پذیرش نقش‌های قبیله را ندارد، حرف از مقابله با نظام پدرسالار بیهوده خواهد بود.

 

راه چاره:

حکومت را بیخیال. خود مردم باید نظام‌های همبستگی جدید ایجاد کنند. من به شخصه، روابط دوستی با یک سری رفقای مومن دارم. مثلا در یک مورد قضایی، چندبار شکایت کردم و به نتیجه نرسیدم. رفقا رو جمع کردم و با کمی اغراق، دسته جمعی حمله کردیم و بخشی از حق و‌حقوق را گرفتیم. یعنی رفقام رو جایگزین حکومت کردم.

وقتی معیار همبستگی بین افراد، دین و ایمان افراد باشه، زن هم جایگاه رفیع دینی خودش رو پیدا می‌کنه.

بین ما زن یک نیروی اقتصادی نیست، چون دین نگاه اقتصادی به زن نداره. زن یک عنصر کاملا فرهنگی اجتماعی است. 

فرهنگی است، چون وظیفه اصلی انتقال فرهنگ به نسل بعدی را به عهده دارد. اجتماعی است، چون اکثر روابط خانواده‌ها، حول محور زنان است.

 

اگر حکومت هم دینی بشود و نگاه دینی به زن، در حکومت غالب بشود، مسلما جایگاه زنان هم در جامعه ما دگرگون می‌شود. برای مثال، نظام تحصیلی ما چه در حوزه و چه در دانشگاه، نه تنها مردانه و غیرزنانه بلکه غیرانسانی است.  کسانی که در این نظام تحصیلی به مدارج آخر می‌رسند، یا پولدار و بی دغدغه هستند، یا یه سری آدم بدبخت و بیچاره که برای ادامه تحصیل، مصائب مختلف را تحمل کرده‌اند و دچار آسیب‌های مادی و معنوی مختلف شده‌اند.

اگر من مسئول بودم، قطعا یک نظام تحصیلی متناسب با ویژگی‌های روحی و جسمی زنان طراحی می‌کردم.

ساختارهای حقوقی و فرهنگی و اقتصادی و ...، همگی باید براساس نگاه دین متحول شوند. «زن سرپرست خانوار» برای جمهوری اسلامی یک فحش است! در یک جامعه اسلامی، زنان اصلا نباید دغدغه اقتصادی داشته باشند، چه برسد به اینکه سرپرست خانوار باشند.

 

 

+ دوره سطح چهار جامعه الزهرا (سلام الله علیها) که معادل دکتری حساب میشه، شامل ۸۰ واحد درسی است که ۲۰ واحد پایان نامه و ۶۰ واحد کلاس است. مسئولان این مرکز دینی، اینقدر درک و توجه نداشته‌اند که یک زن متدین معمولی، در آن سن، صاحب خانواده و فرزند است و امکان حضور در دوره را ندارد. این وضعیت یک نهاد دینی است، شما خودتان وضعیت جاهای دیگر را حدس بزنید.

 

 

  • Oceanus

ساسنور بیانات رهبری و شهید سلیمانی راجع به حجاب توسط بسیاری از رسانه‌ها، اعم اصلاح طلب و اصولگرا ( اعم از جبهه پایداری و غیرپایداری)، نشانگر آن است که طرفداران حجاب حتی اگر جمعیت زیادی هم داشته باشند، در نظام سیاسی، سهم کمی از قدرت دارند و تنها یک اقلیت هستند.

 

ما باید مثل یک اقلیت محروم، برنامه ریزی و حرکت کنیم.

 

 

  • Oceanus

امیرالمومنین علیه‌السلام در جنگ نهروان، چند هزار نفر از خوارج را کشتند.

جرم خوارج چه بود؟!

جرم خوارج این بود که عبدالله بن خباب و همسر باردار او را کشتند.

 

پس از این ماجرا، امیرالمومنین علیه‌السلام از خوارج پرسیدند که آیا آن‌ها عبدالله بن خباب را کشته‌اند؟ خوارج دسته دسته نزد ایشان آمدند و به قتل عبدالله اعتراف کردند. سپس امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند:

«به خدا سوگند! اگر همه اهل دنیا این چنین به قتل او اعتراف کنند و من بتوانم همه آنان را در برابر قتل او بکشم، می‌کشم»

مسلما از جمعیت چند هزار نفره‌ی خوارج، اکثرا قتلی مرتکب نشده بودند، اما امیرالمومنین علیه‌السلام همه را کشتند و حاضر بودند تمام اهل دنیا را در صورت اعتراف به قتل بکشند.

 

حالا معترضین به احکام اعدام محاربین، اول بیایند تناسب بین جرم و مجازات در ماجرای نهروان را نشان بدهند بعداً با توجه به این مسأله، عدم تناسب مجازات اعدام برای محاربین را نشان بدهند.

  • Oceanus