یادداشت‌های شخصی بنده

یادداشت‌های شخصی بنده

یک طلبه
که دانشگاه هم رفته
اهل مطالعات علوم اجتماعی
مشتاق شنیدن و دیدن نقد شما
**********
«توضیحات در بخش "درباره‌ی بنده"»

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تشکیک در وجود» ثبت شده است

انسان موجودی چند بعدی و چند مرتبه‌ای است.

بعضی از ابعاد وجودی ما، مانند سنگ و خاک است.

بعضی از ابعاد وجودی ما، مانند گیاهان است، مثل تغذیه.

بعضی از ابعاد وجودی ما مانند حیوانات است، مثل قوای جنسی و تولید مثل.

و در نهایت ما انسان‌ها، بعدی داریم که مخصوص ما است و آن عقلانیت است.

 

حجاب، یکی از راه‌های حفاظت از عقلانیت و انسانیت است، چراکه مانع توجه بیش از به ابعاد حیوانی می‌شود. با توجه به این نکته، حجاب یک امر اجتماعی و ضروری است و عدم رعایت آن، باعث می‌شود که افراد بی‌حجاب، آرام آرام خود و دیگران را از عقلانیت و انسانیت غافل کنند و در بعد حیوانی  غرق شوند. 

 

وقتی عده‌ی کمی و نه حتی اکثریت، غرق در حیوانیت می‌شوند، عقل، شعور ، وجدان و انسانیت خود را کنار می‌گذارند و بی‌رحمانه، به جان و ناموس مردم حمله می‌کنند. آشوب و اغتشاش این جماعت، بدون وحشی‌گری رخ نمی‌دهد.

 

توصیه‌ی من به همه‌ی خواهران عزیز که اعتنایی به حجاب ندارند، این است که قبل از اینکه دیر شود و انسانیت خود را فراموش کنید، برگردید.

 

 

 

* عزیزانی که این وبلاگ را دنبال می‌کنند، میدانند که بنده یکی از معترضین به این حکومت هستم و حتی سابقه‌ی شکایت قضایی از نیروهای پلیس را نیز دارم و به هیچ وجه قصد توجیه مشکلات را ندارم. 

  • Oceanus

تفاوت مشرب مشایی و اشراق به تفاوت آن‌ها در لزوم کشف و شهود بر‌می‌گردد.

مشاییان قدرت عقل را بی‌نیاز از کشف و‌شهود می‌دانستند، اما اشراقیان، کشف و شهود را در تقویت عقل موثر می‌دانستند.

از این جهت ملاصدرا اشراقی بود اما حکمت متعالیه یک تفاوت اساسی فلسفه مشایی و اشراقی دارد و آن تکیه بر اصالت وجود است. (درآمدی بر نظام حکمت صدرایی ، عبدالرسول عبودیت ، ج۱، صص ۶۸-۷۰)

یعنی اصالت وجود، زیربنای فلسفه‌ی ملاصدرا است.

همچنین از اصالت وجود، سه مساله‌ی دیگر نشأت می‌گیرد که در مجموع این چهار مساله، پایه‌های اصلی حکمت متعالیه به شمار می‌آیند:

 

  1. اصالت وجود و اعتباریت ماهیت
  2. تشکیک در وجود (یا تجلی و تشأن)
  3. وحود رابط معلول
  4. حرکت جوهری

(درآمدی بر نظام حکمت صدرایی ، عبدالرسول عبودیت، ج۱، ص ۶۰)

 

نتیجه آنکه اگر بخواهیم برمبنای حکمت متعالیه علم اجتماعی تولید کنیم، به نوعی  با این چهار مساله سر و کار داریم.

 

 

 

پ.ن1: حقیر پایان‌نامه جدید شروع کردم و از این به بعد حول بخش‌های این پایان‌نامه می‌نویسم.

پ.ن2: إن‌شاءالله در مطالب بعدی، یکی دو نمونه‌ی کوچک از تولید علم اجتماعی از منظر حکمت متعالیه را نشان می‌دهم.

 

 

 

 

  • Oceanus